"کمال آتاترک تنها یکی از بزرگ ترین رهبران قرن حاضر نیست. ما در پاکستان او را به عنوان یکی از بزرگ ترین شخصیت های قرون گذشته می دانیم. او تنها رهبر محبوب ملت شما نیست. تمامی مسلمانان جهان چشمان خود را با احساساتی مملو از عشق و حیرت به او دوخته اند."
این سخنان در سال ۱۹۶۳ از سوی محمد ایوب خان رئیس دولت وقت پاکستان به عنوان علاقه وافر یک رهبر به آتاترک ایراد گردید.
مصطفی کمال آتاترک همچنین موضوعی است که مورد توجه محققین تاریخ بوده و در طول تحقیق، همواره بر حیرت و شگفتگی پژوهشگران می افزاید. موضوعی که علیرغم تحقیقات انجام گرفته، به مثابه دریایی نامتناهی و با حیرتی وصف ناپذیر به حیات خود ادامه می دهد. هر سالی که می گذرد، درستی آینده نگری و اندیشه های راهبردی او را نشان می دهد.
یکی از این محققین پروفسور دکتر ایلک نور گونتورکون قالیپچی (İlknur Güntürkün Kalıpçı) است. پروفسور قالیبچی محققی است که بیش از ۲۵ سال است که بر روی آتاترک به انجام تحقیقات می پردازد. به عقیده این محقق، راز آتاترک در اینست که او رهبری جهانی است. آتاترک پس از نجات سرزمین خود، لباس نظامی را درآورده و با بر تن کردن لباس غیرنظامی تمامی مسئولیت های کشورش را بر دوش گرفته است. به همین دلیل، آتاترک تنها یک رهبر سیاسی و نظامی نیست. بلکه او رهبری جهانی است.
به عقیده گونتورکون، راز دوم آتاترک در اینست که او تنها رهبر جهان می باشد که عنوان "آنتروپولوژیست فرهنگی" را دریافت کرده است. هیچ رهبر دیگری صاحب چنین عنوانی نیست. یک فرد از زمان تولد تا زمان مرگش، یا یک نظامی است و یا یک رجل سیاسی. یا کارشناس محیط زیست است ویا بازیگر تئاتر. یا هنرمند است و یا باستان شناس. اما تنها رهبر در جهان که صاحب تمامی این ویژگی ها می باشد، مصطفی کمال آتاترک است. به همین دلیل، تنها رهبری که می توان از او به عنوان "آنتروپولوژیست فرهنگی" نام برد، مصطفی کمال است.
پروفسور دکتر ایلک نور گونتورکون می گوید: هفت حادثه به ثبت رسیده که در آن اشک در چشمان آتاترک غوطه ور شده است. یکی از این موارد مربوط به زمانی است که چشمان آتاترک به هنگام آغاز آتش توپخانه در چاناق قلعه اشک آلود گشته بود.
مورد دیگر در آنکارا که در آن روزها با خشکسالی مواجه بود، اتفاق افتاد. در مسیر چانکایا تا مجلس ملی، تنها یک درخت سنجد وجود داشت. آتاترک هنگام عبور از مقابل این درخت پیاده می شد و به درخت سلام می کرد.
روزی همراهان آتاترک با لحنی اعتراض آمیز علت این امر را سوال کردند.
آتاترک پاسخ داد: او مانند سربازی است که از میوه او می خورم، در زیر سایه اش استراحت می کنم و نفس می کشم. بنابراین این درخت نیز حداقل به اندازه یک سرباز شایسته سلام است.
وقتی آتاترک توضیح می داد، گویی می خواست بگوید که چرا تعجب می کنید. در یکی از روزها که می خواست درخت را به دوستش نشان دهد، متوجه شد که درخت نیست. بلافاصله پرسید که چه بر سر این درخت آوردید؟ گفتند که برای عریض کردن راه مجبور شدیم درخت را قطع کنیم. آتاترک خیلی عصبانی شد و گفت: "اگر از من سوال می کردید من حتما راهی برای نجات این درخت پیدا می کردم."
آتاترک که در مقابل جهان ایستاده بود، نتوانست احساسات خود را کنترل کند و پس از سوار شدن بر ماشین، مقابل چشمان راننده و دوستش گریه کرد.
طبیعتا این اشک تنها به خاطر درخت سنجد نبود. بلکه بدین جهت بود که او به عنوان یک رهبر، مقابل هر موجود زنده سرزمینی که در شرایطی بسیار دشوار رهایی یافته، احساس مسئولیت می کرد.
حادثه دیگری که در سال ۱۹۳۰ رخ داد، نشان می دهد که آتاترک سال ها پیش از آنکه جهان سخن از محیط زیست بر زبان آورد، تا چه اندازه ای به طبیعت و محیط زیست اهمیت قائل بود.
آتاترک در حال حرکت به سوی کاخ یالووا بود. متوجه شد که باغچه بانی می خواهد یک درخت پیر چنار را قطع کند. باغچه بان را صدا کرد و گفت:
"آیا تو در طول زندگی خود چنین درختی را پرورش داده ای که اکنون می خواهی آن را قطع کنی؟"
باغچه بان گفت:
"ریشه های درخت، به پایه ساختمان آسیب می رساند، شاخه های آن هم جلو پنجره ها را گرفته است. یا کاخ خراب خواهد شد و یا باید درخت را قطع کنیم. به همین دلیل و با عرض معذرت ما درخت را قطع می کنیم."
کسانی که آنجا حضور داشتند، شگفت زده شدند. این مشکل چگونه باید رفع می شد؟ آتاترک دستور داد تا ریل های قطار زیر پل استانبول را به یالووا منتقل کنند. بعد ریل های مذکور را بدون اینکه آسیبی به کاخ برسد در زیر آن قرار دادند و خود آتاترک نیز با بیل و کلنگ به آنها کمک کرد تا کاخ یالووا ۴ متر و ۸۰ سانتیمتر از درخت فاصله بگیرد. و بدین ترتیب، درخت چنار از نابودی نجات یافت.
پروفسور دکتر ایلک نور گونتورکون محقق و استاد تاریخ در ۵ مارس ۱۹۹۶ که به همراه چند دانشجوی جوان خود را برای سخنرانی در "کنفرانس آتاترک و زن ترک" آماده می کرد، برای استراحت پای تلویزیون نشسته بود که خبری با این مظمون توجه او را به خود جلب کرد:
"یک ساختمان قدیمی در آمریکا بدون اینکه آسیبی بر آن وارد شود، با استفاده از تکنیکی که برای اولین بار در جهان عملی می گردد، با حرکت بر روی ریل ها به اندازه دو متر کنار کشیده شده و ساختمان جدیدی در آن محل بنا گردید."
در این خبر پنج بار بر کلمه "برای اولین بار" تأکید شده بود.
پروفسور گونتورکون به دانشجویان توضیح می دهد که این تکنیک برای اولین بار بکار نرفته و پیش از آن در ترکیه از آن استفاده شده است. وی سپس از آرشیو خود عکس های مربوطه را به دانشجویان نشان می دهد. در این تصاویر که مربوط به سال ۱۹۳۰ بود، آتاترک در حال ریل گذاری مشاهده می شد. در سال ۱۹۹۶ ساختمانی به اندازه دو متر عقب کشیده شده و از آن به عنوان "اولین بار" یاد می شد. در حالیکه واقعیت چیز دیگری بود. آتاترک این کار را ۶۶ سال پیش و برای نجات یک درخت انجام داده بود. مضافا بر اینکه بنای مذکور ۴ متر و ۸۰ سانتیمتر عقب کشیده شده بود.
مقاله را با سخنان آتاترک پیرامون تمدن به پایان می بریم.
آتاترک می گوید: "همواره از چیزهای جدید و از انسان هایی که در راه تمدن پیش می روند، سخن بگوییم. این باعث افزایش سرعت و قدرت ما در آینده خواهد شد. توصیه من به همه اینست."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر