۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

سند پیشنهادی "آداپ" در شوراى حقوق بشر سازمان ملل تصویب شد

ر پایان نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو متن سند پیشنهادی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران به عنوان یکی‌ از اسناد نهائی وضعیت حقوق بشر در ایران تصویب و منتشر شد. سند پیشنهادی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو به عنوان یکی‌ از اسناد نهائی اجلاس بررسی ده ساله وضعیت حقوق بشر در ایران تصویب و منتشر شد.

فرزین فرزاد یکی‌ از مسئولین این انجمن درگفتگو با بی‌ تی‌ ان ضمن اعلام این خبر افزود: «اجلاس ژنو به بررسی وضعیت حقوق بشر در طی‌ ده سال گذشته در ایران پرداخت و نشست سه روزه به انبوهی از اسناد و مدارک انکار ناپذیر دسترسی داشته است که در ماه‌های گُذشته از سوی شهروندان عادی، انجمنها، نهادهای غیردولتی، سازمانها و گروه‌های اپوزیسیون به سازمان ملل ارائه گردیده بود که در این میان سند پیشنهادی توسط انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران(آداپ) به عنوان سند معتبر و نشان دهنده وضعیت آذربایجانی‌ها در ایران از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل به تصویب رسید».تصویب و انتشارسند پیشنهادی آداپ در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در کنار اسناد پیشنهادی نهادهای بین المللی حقوق بشر همچون سازمان عفو بین الملل را می‌توان نقطه عطفی در انعکاس وضعیت نقض حقوق بشر آذربایجانی‌ها در ایران طی سال‌های اخیر به شمار آورد.

گفتنی است انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران(آداپ) در سال ۲۰۰۶ و بدنبال سرکوب مردم معترض به کاریکاتور توهین آمیز روزنامه دولتی ایران در شهر ونکور کانادا تاسیس شد ودر مدت فعالیت خود توانسته است در اجلاسهای بین المللی حقوق بشر همچون اجلاس ضد نژادپرستی سازمان ملل در ژنو و اجلاس ژنو شرکت کند و توجه نهادهای بین المللی از جمله سازمان ملل متحد، سازمان عفو بین الملل، سازمان گزارشگران بدون مرز، فرانت لاین و دولتهای جهان را به مسئله نقض حقوق آذربایجانیها و نژادپرستی در ایران جلب کند.

متن سند از لینک زیرقابل دریافت می‌باشد.

http://lib.ohchr.org/HRBodies/UPR/Documents/Session7/IR/ADAPP_UPR_IRN_S07_2010_TheAssociationfortheDefenceofAzerbaijaniPoliticalPrisoners.pdf

اعترافات دو تن از روشنفکران ارمنی در مورد جنایات ارامنه در قره باغ و خوجالی

اینروزها .آذربایجان در سالگرد فاجعه قتل عام اهالی خوجالی قره باغ بدست ارامنه'روزهای غمباری را سپری میکند.در همین رابطه خبرگزار گون آذ تی وی اقدام به انتشار خاطرات یکی از کسانی که در این کشتار نقش داشته است مینماید.این اعترافات که از یکی از سیاهترین لکه های ننگ تاریخ بشریت پرده بر میدارد توسط یک روزنامه نگار وشاعر معروف.ارمنی نگاشته شده است که خود در آن جنایات شرکت داشته وآنرا مایه افتخار خود وارامنه میداند. باشد کسانی که هنوز نسبت به وقوع این فاجعه با تردید مینگرند با خواندن این اعترافات صریح وتکاندهنده بخود بیایند.

یکی‌ از شعرا و نویسندگان مشهور ارمنی به نام زوری بالایان در کتابی‌ تحت عنوان ؛احیا دوباره روحمان؛ از قتل عام خوجالی در تاریخ ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ که خود نیز در آن شرکت داشته چنین مینویسد:

با خاچاتوریان به خانه ای که تصرف کرده بودیم وارد و کودک ۱۳ ساله تورکی رادیدیم که توسط سربازان ارمنی به پنجره اتاق میخکوب شده بود خاچاتوریان برای اینکه جلوی گریه و فریادهای کودک را بگیرد پستان بریده شده مادرش را به زور در دهان وی فرو برد بعد از آن من پوست سر و سینه و شکم کودک را کنده و تایم گرفتم کودک در عرض هفت دقیقه بر اثر شدت خونریزی جان داد و من با این عمل دچار شادی و شعف زاید الوصفی شدم و تمام روحم سر شار از غرور گردید.

خاچاتوریان جسد کودک را تکه تکه کرده و در مقابل سگهایی که از نژاد خود ترکها هستند انداخت!شب همانروز این کار را با سه کودک دیگر ترک تکرار کردیم `بدین شکل من به وظیفه خود به عنوان یک ارمنی عمل کرده و یقین دارم که که تمامی‌ ارامنه به ما و کارهایمان افتخار خواهند کرد.

زوری بالایان - از کتاب احیا دوباره روحمان- چاپ شده در صفحه ۲۶۰ تا ۲۶۲ نشریه وانادزور بتاریخ ۱۹۹۶.

علاوه بر این نویسنده و روزنامه نگار دیگر ارمنی به نام دیوید خردیان که اکنون ساکن لبنان می‌باشد در لابلای صفحات ۱۹ تا ۷۶ کتابی تحت عنوان'' در راه صلیب'' از مصیبتهای وارد به اهالی خوجالی در طی‌ قتل عام آنها توسط ارامنه به عنوان افتخار ارامنه یاد کرده و در صفحهٔ ۲۶ آن نوشته است:در یک صبح سرد در نزدیکیهای داش بولاق مجبور شدیم برای عبور از یک باتلاق از اجساد پلی‌ برای عبور بسازیم ''پود پول کوویک اوهانیان '' وقتی‌ ترس مرا در عبور از روی اجساد دید و اشاره کرده وگفت نترس حرکت کن و من پایم را روی جسد دختری ۹ تا ۱۱ ساله گذاشته و شروع به حرکت نمودم.پاهایم وتمام شلوارم غرق خون شده بود. بدین شکل ما از روی اجساد ۱۲۰۰ نفر که پلی‌ برای ما شده بودند گذشتیم.

در صفحهٔ۶۲ و ۶۳ '' مارتین ۲'' از یک گروه ارمنی به نام کافلان که وظیفه سوزاندن اجساد را بر عهده داشتند نام برده شده و در ادامه آمده است: ۲۰۰۰ نفر از منگولهای پست(تورکها) در یک کیلومتری خوجالی سوزانده شد .در آخرین ماشینی که برای سوزاندن حمل میکردند من دختری ۱۰ ساله را دیدم که علیرغم زخمهای زیاد در ناحیه سر و دست وسرما و گرسنگی همچنان زنده بود و به سختی نفس می‌کشید ;دخترک به من نگاه میکرد و من هیچگاه چشمها ی آن دختر ۱۰ ساله را که با مرگ دست و پنجه نرم میکرد را فراموش نخواهم کرد `سربازی به نام تیکرانیان گوشهای دخترک را گرفت و او را کشان کشان به داخل اجسادی انداخت که قرار بود سوزانده شوند سپس مواد آتش زا بر روی آنها ریخته و اجساد راآتش زدند' صدای نالهٔ و فریاد کسانی‌ که هنوز زنده بودند از میان آتش به گوش میرسید.

مراقب باشیم از ترکیه عقب نمانیم

عصر ایران –سند بالا دستی " چشم انداز بیست ساله کشور" مهم ترین سند راهبردی کشور است که آرمان ها و اهداف بلندی را برای حرکت در جهت توسعه همه جانبه ترسیم کرده است .

به گزارش عصرایران ، در این سند راهبردی - که 4 سال نخست آن طی شده - اشاره شده که جمهوری اسلامی ایران در سال 1404 قدرتمندترین ، پیشرفته ترین و با ثبات ترین کشور واقع در منطقه آسیای جنوب غربی خواهد بود که دارای تعامل مثبت و سازنده با جامعه جهانی و الهام بخش در میان کشورهای جهان اسلام و در حال توسعه خواهد بود.

رسیدن به چنین قله ای از پیشرفت و اقتدار طبیعتا کار آسانی نیست ، اما باید توجه داشت که در منطقه آسیای جنوب غربی رقبایی داریم که هم گام با ما و بعضاً با سرعتی بسیار بیشتر از ما در حال توسعه و پیشرفت هستند که جمهوری ترکیه یکی از این نمونه کشورها است که بالقوه و بالفعل رقیب قدرتمندی برای ایران به حساب می آید .

نکته قابل توجه این است که ترکها نیز همانند ما یک طرح توسعه همه جانبه در دستور کار دارند که بنا به اعلام مقامات این کشور – از جمله نطق هفتگی شب گذشته (جمعه 26 فوریه ) رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه – این کشور هدف قرار گرفتن در جمع 10 کشور پیشرفته دنیا در سال 2023 (صدمین سالگرد تاسیس جمهوری ترکیه ) را در سر می پروراند .

این هدف برای ترک ها هدفی غیر قابل دسترس نیست چرا که در فلات آناتولی به جای شعارهای آن چنانی بیشتر عمل می شود و اگر ترکیه در سال مذکور در جمع 10 کشور برتر جهان هم نباشد ، با روند حرکت کنونی خود جایگاهی بسیار بهتر از امروز خواهد داشت.
این در حالی است که طبق سند چشم انداز 1404 ، در همان حوالی زمانی ، این ایران است که باید کشور برتر منطقه باشد و نه ترکیه.

نخست وزیر ترکیه در نطق هفتگی این هفته خود آماری از شاخص های رشد و توسعه ترکیه ارایه داد که از نظر خود او بسیار دلگرم کننده بود .

اردوغان در نطق هفتگی خود به موارد زیر اشاره کرد :

1- کاهش ریسک سرمایه گذاری خارجی در ترکیه در سال 2009 در مقام مقایسه با سال 2008 علی رغم بحران اقتصادی جهانی .

2- افزایش آمار جذب توریست ترکیه در سال 2009 در مقام مقایسه با سال 2008 .
در سال 2008 ترکیه پذیرای 26 میلیون و سیصد هزار توریست بوده است در حالی که در سال 2009 علی رغم بحران اقتصادی جهانی این رقم به 27 میلیون و صد هزار نفر رسیده است

3- رشد جذب سرمایه گذاری خارجی ترکیه در سال 2009

4- رشد سریع طرح های عمرانی در بخش هایی چون راه و جاده سازی ، سد سازی و آبیاری صنعتی . فقط در یک پروژه از پروژه های عظیم آبیاری اراضی کشاورزی در شرق و جنوب شرق ترکیه بیش از 2 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی واقع در این منطقه به سیستم آبیاری مکانیزه مجهز می شوند که این خود به تنهایی انقلابی در کشاورزی در این منطقه محسوب می شود.

5- رشد سریع صنعت هوایی ترکیه به طوری که اردوغان به مردم ترکیه قول داد که در سال 2015 نخستین هواپیمای مسافربری ترکیه مطابق با آخرین فناوری های روز جهان به بازار عرضه خواهد شد.

6- رشد سریع علمی ؛ اردوغان خبر از ساخت هزاران واحد دانشگاهی ، خوابگاهی ، مدرسه و ... در بخش های مختلف ترکیه به ویژه در منطقه شرق و جنوب شرق ترکیه داد .

7- نخست وزیر ترکیه همچنین خبر داد که علی رغم بحران اقتصادی کشورش در سال 2009 موفق به صادرات بیش از 102 میلیارد دلار کالا و خدمات به جهان شده است .(قابل توجه اینکه صادرات ترکیه عموما در بخش کالاهای صنعتی و تولیدی و صنایع غذایی و محصولات کشاورزی و دامداری و میوه و... است و از این جهت افزایش صادرات برای این کشور به معنای رونق یافتن بازار کار نیز محسوب می شود.)

بنابراین با مشاهده شاخص ها و آمارهای فوق باید توجه شود که این تنها ما نیستیم که می خواهیم به توسعه برسیم و در همسایگی ما کشوری با توان و پتانسیل بسیار بالا با سرعتی بیشتر از ما در حال حرکت است و نکته اینکه متاسفانه همین الان هم در زمینه های متعددی از ما جلو است و طبیعتا وقتی سرعت حرکت آن بیش از ما باشد ، بسیار زودتر از ما به نقطه ای که ما می خواهیم از آن خود کنیم خواهد رسید و او زودتر پرچم خود را به زمین خواهد زد .

ارایه آمارهای فوق برای ایجاد جو دلسردی و ناامیدی نیست بلکه بر عکس یادآوری این نکته است که باید با سرعت هر چه تمام تر حرکت کنیم .

نکته مصیبت بار اینکه برخی اوقات سخنانی ناسنجیده از برخی مسئولان شنیده می شود که به نوعی اعتراف تلویحی آنها بر عدم التزام به اسناد بالادستی توسعه کشور از جمله سند چشم انداز بیست ساله ، از آن برداشت می شود .

یادآوری تلاش های کشورهایی چون ترکیه – که از هر جهت با ما قابل مقایسه است – از این جهت است که ما برای رسیدن به اهداف عالی سند چشم انداز هم اکنون با دو مشکل جدی روبرو هستیم :

1- بی اعتقادی برخی نخبگان حاکم به این سند ( هر چند نه به صراحت )

2- رقبایی چون ترکیه که با سرعتی بسیار زیاد دارند به همان جایی که ما در سند چشم انداز تعریف کرده ایم می تازند .

آیا این شرایط باعث نگرانی نیست ؟ و اگر هست برای تدبیر آن چه باید کرد ؟

ادامه تلاش های باکو برای شناسایی قتل عام "خوجالی" به عنوان نسل کشی

عصر ایران – دولت آذربایجان روز جمعه (26 فوریه – 7 اسفند) هجدهمین سالگرد واقعه قتل عام " خوجالی " را برگزار کرد.

به گزارش عصر ایران ، قتل عام خوجالی که طی آن 613 تن از شهروندان آذری قصبه خوجالی در منطقه قره باغ بامداد 26 فوریه سال 1992 با حمله ارتش ارمنستان به این شهر کشته یا زخمی شدند از سوی باکو به عنوان یک جنایت بشری و پاکسازی نژادی همه ساله گرامی داشته می شود.

دولت آذربایجان مدعی است 1275 شهروند آذربایجانی نیز در این حمله به اسارت گرفته شدند و ارتش ارمنستان پس از قتل عام اهالی قصبه خوجالی اجساد صدها تن از آذری های قتل عام شده را سوزانده است .

روز گذشته نیز الهام علی اف رییس جمهور آذربایجان به همراه جمع دیگری از مقامات دولتی ، نظامی و نمایندگان مجلس و دیگر اقشار مردم باکو با حضور در کنار مجسمه یادبود این قتل عام در باکو و نثار گل هجدهمین سالگرد قتل عام مردم خوجالی به دست ارتش ارمنستان را گرامی داشتند .

دولت ارمنستان هر گونه نقش داشتن خود در این قتل عام را انکار می کند ، با این حال دولت حیدر علی اف از سال 1994 با تصویب نسل کشی خوجالی در پارلمان این کشور ، تلاش گسترده ای را برای شناسایی بین المللی این قتل عام به کار بست که این تلاش ها تا به امروز ادامه دارد .

همزمان با سالگرد این واقعه روز گذشته مراسم مختلفی در شهرهای اروپایی و آمریکا برگزار شد .

روابط ارمنستان و آذربایجان پس از جنگ قره باغ در سال 1992 قطع می باشد و باکو دولت ارمنستان را به اشغال منطقه قره باغ متهم می کند .

هم اکنون بخش های مهمی از منطقه مورد مناقشه قره باغ در اشغال ارتش ارمنستان است و دولت ایروان که از حمایت همه جانبه روسیه برخوردار است ، ادعای مالکیت بر این منطقه را دارد .

در پی جنگ قره باغ هزاران نفر از شهروندان آذری مجبور به ترک منطقه قره باغ شدند . هنوز فرمول مورد مصالحه ای برای مناقشه قره باغ بین باکو و ایروان پیدا نشده ، اما روسای جمهور دو کشور ماه گذشته میلادی با میانجیگری همتای روس خود در روسیه دیدار و گفتگو کردند .

رییس جمهور آذربایجان پیش از این دیدار همتای ارمنی خود را تهدید کرده بود که فرصت گفتگو با او آخرین فرصتی است که به دولت ارمنستان خواهد داد و اگر نتایج مذاکرات راه به جایی نبرد ، ممکن است باکو از اهرم نظامی برای بیرون راندن ارتش ارمنستان از منطقه مورد مناقشه قره باغ استفاده کند

رییس مجمع نمایندگان آذربایجان شرقی در بازدید از باشگاه تراكتورسازی گفت: اكنون هویت آذربایجان و هویت تراكتور در هم تنیده شده است .



رییس مجمع نمایندگان آذربایجان شرقی در بازدید از باشگاه تراكتورسازی گفت: اكنون هویت آذربایجان و هویت تراكتور در هم تنیده شده است و باید قبول كرد كه تراكتور هویت آذربایجان است .
غلامحسین مسعودی ریحانی افزود: آذربایجان در طول تاریخ همواره در صف اول قهرمانیها در رشادتها قرار داشته است آذربایجان گهواره مردان بزرگ بوده و خواهد بود.وی ادامه داد: همگان بیاد دارند كه ستارخانها و ثقه الاسلامها همچون ستاره درخشانی در آسمان مشروطه درخشیده اند و انقلاب مشروطه بی نام قهرمانان تبریز و آذربایجان مفهومی نداشته است و از نقش آذربایجان در انقلاب و جنگ را نمی توان به سادگی گذشت.نماینده مردم اهر در مجلس شورای اسلامی از حضور پرشور و پرتعداد هواداران تراكتورسازی در مسابقات این تیم به عنوان حماسه ای بزرگ یاد كرد و اظهار داشت: هواداران تراكتورسازی با حضور خود در تهران تبریز و اقسا نقاط كشور شور حال وصف ناپذیری به لیگ برتركشور بخشیده اند.ریحانی تصریح كرد: اداره باشگاهی با این هواداران نجیب و علاقمند نمی تواند كار سختی باشد چرا كه هر هوادار با واریز ماهیانه هزار تومان می تواند موفقیت تراكتور را نه تنها در لیگ كشور بلكه در جامهای آسیایی و بین المللی تثبیت نماید.وی علاقه نمایندگان استان را به تیم تراكتور وصف ناپذیر خواند و اضافه كرد: همه ما بعنوان یك هوادار در خدمت باشگاه هستیم و آماده ایم هر كاری از دستمان بر می آید برای این باشگاه انجام دهیم.ریحانی با اشاره به یك درصد سهم مس سونگون و كارخانه تراكتورسازی تاكید كرد: با اختصاص این مبالغ به تراكتور نباید باشگاه از نطر مالی در مضیقه باشد.وی در پایان یك روز از حقوق ماهیانه خود در مجلس را بصورت دائمی به باشگاه تراكتورسازی تبریز اهدا كرد.

گروههای تروریستی ارمنی



ارامنه‌اي كه در سال 1978 به مناسبت يكصدوپنجاهمين سالگرد مهاجرت خود از ايران به آذربايجان، در قره‌باغ كوهستاني بناي يادبود برافراشتند، طي دو قرن اخير با هدف تحقق آرمان خيالي"ارمنستان بزرگ" در اراضي تاريخي آذربايجان، با كمك هواداران خارجي خود سياست مستمر اشغالگري عليه آذربايجان را تعقيب كرده و هر از چند گاهي براي نيل به اين هدف مكارانه، از ارتكاب جنايات بشري چون ترور، كشتار جمعي، اخراج و نسل كشي نيز ابايي نداشته‌اند.

اسناد متعدد تاريخي ثابت مي‌كند كه ميليونها نفر آذربايجاني كه در سال‌هاي 1905 تا 1907، 1918 تا 1920 و 1948 تا 1953 در اراضي تاريخي – ملي خود در قفقاز بارها هدف سياست پاك‌سازي قومي و نسل كشي واقع شدند، به صورت دسته جمعي به قتل رسيده و از سرزمين‌هاي آبا و اجدادي خود اخراج شده‌اند.

نهايتا، طرح ادعاهاي بي اساس ارضي عليه آذربايجان و فعاليت‌هاي جدايي طلبانه ارامنه از سال 1988 به بعد مجددا شدت گرفته و به فتنه قره باغ كوهستاني كه بر هيچ پايه و اساس تاريخي، سياسي و قومي استوار نيست، دامن زده شد. طي سال‌هاي 1988 تا 1989 بيش از 250 هزار نفر آذربايجاني كه در اراضي ملي – تاريخي خود مي‌زيستند، تا آخرين نفر از ارمنستان اخراج شده و صدها نفر از ساكنين غيرنظامي، وحشيانه به قتل رسيدند.

جدايي طلبي ارمني كه در سال 1988 در قره باغ كوهستاني، اين قلمرو تاريخي آذربايجان آغاز گشت، به جنگ تحميلي ارمنستان عليه آذربايجان تبديل شد. در نتيجه سياست تجاوزكارانه ارمنستان كه به قوانين بين‌المللي و اصول و موازين حقوق بين‌المللي اعتنايي نشان نمي‌دهد، بيست درصد از خاك آذربايجان، از جمله هفت شهرستان كه در تقسيمات كشوري جزء قره باغ كوهستاني محسوب نمي‌شود، از سوي نيروهاي مسلح ارمنستان اشغال شده، بيش از يك ميليون نفر آذربايجاني از موطن آباء و اجدادي خود وحشيانه اخراج شده، دهها هزار انسان به قتل رسيده، معلول شده و يا به اسارت برده شدند. صدها منطقه مسكوني، هزاران واحد از ابنيه فرهنگي – اجتماعي، مؤسسات آموزشي و بهداشتي، آثار تاريخي و فرهنگي، مساجد و عبادت گاهها، قبرستان‌ها و …. با خاك يكسان شده و هدف ونداليسم بي سابقه ارمني واقع شدند.

در نتيجه وحشي گري ارامنه، فاجعه نسل كشي خوجالي كه در شهر خوجالي قره باغ كوهستاني رخ داد نيز در رديف وحشتناك‌ترين فجايع جهان جاي گرفت.

دسته‌هاي مسلح ارمني در بامداد 26 فوريه سال 1922 با مشاركت مستقيم لشكر 366 شوروي سابق كه در آن برهه در شهر خان كندي (استپان كرت) قره باغ كوهستاني مستقر بود، به شهر خوجالي كه حدود هفت هزار نفر آذربايجاني در آن سكونت داشتند، حمله كردند. قلدرهاي سركش ارمني با كمك هواداران مزدور خارجي خود، در همين شب با پشتيباني بخش وسيعي از وسايط سنگين نظامي متعلق به لشكر 366، شهر خوجالي كاملا نابود شده و به آتش كشيده شد.
اهالي غيرنظامي و غيرمسلح هدف قتل عام وحشيانه واقع شدند، كودكان، زنان، افراد سالمند و بيمار با سفاكي غيرقابل تصوري به قتل رسيدند. ارمني‌ها در آخرين سالهاي قرن بيستم، جنايت تاريخي ديگري – نسل كشي خوجالي – را پديد آوردند.

در نتيجه نسل كشي خوجالي 613 نفر كشته شده و 1275 نفر از اهالي به اسارت برده شدند. از سرنوشت 150 نفر از اين اسرا، هنوز نيز اطلاعي در دست نيست. در نتيجه اين فاجعه بيش از 1000 نفر از اهالي غيرنظامي با اصابت گلوله مستقيم، با درجات مختلف بدني معلول شدند. 106 نفر از كشته شدگان، زنان، 83 نفر كودك خردسال و 70 نفر پير كهنسال بودند. 76 نفر از معلولين را پسران و دختران نابالغ تشكيل مي‌دهند. در نتيجه اين جنايت نظامي – سياسي ، 6 خانواده كاملا نابود شده، 25 كودك هر دو والدين، 130 كودك نيز يكي از والدين خود را از دست دادند. 56 نفر از كشته شدگان با درنده خويي و بي رحمي وحشيانه‌اي به قتل رسيدند. آنان زنده زنده در آتش سوزانده شده، سرهايشان بريده شده، پوست بدنشان كنده، چشمان كودكان خردسال از حدقه بيرون آورده شده و شكم زنان حامله با سرنيزه پاره پاره شده بود.

مصاحبه جنجالي با علي كريمي : از هواداران تراكتور عذرخواهي می كنم


علی کریمی ستاره فوتبال ایران با بازگشت به تیم ملی قوت قلبی برای طرفداران سفیدپوش ایران است. بازیکنی که مدتها انتظار بازگشتش را می کشیدیم و حالا می توانیم در بازی تایلند با بازوبند کاپیتانی شاهد هنرمندی اش باشیم. کریمی که مرد تصمیمات آنی و جنجالی است در مصاحبه هم فرد ویژه ای است. او به گفت و گو با مهدی یکتا ، سردبیر روزنامه 90 به نکات مختلفی اشاره کرده که خواندن آن حتما برای شما جالب خواهد بود. این گفت و گویی است صریح و نسبتا تند. چیزی که شما هم دوستش خواهید داشت.
مهدي يكتا
2010/2/26 18:00:00

يك پرسش ويژه داريم؛ اگر يك روزي سرمربي تيمي بودي و قرار بود از بين علي كريمي و خداداد عزيزي، يكي را انتخاب كني، كدام يك را برمي‌گزيدي؟
صددرصد خداداد عزيزي!
خيلي جالب است، چون وقتي در مصاحبه بدون سانسور قبلي‌مان با همين سئوال سراغ خداداد عزيزي رفتيم، او جواب داد؛ علي كريمي! )
ايشان لطف دارند، ولي من واقعا از ته دل گفتم. من آن خدادادي را مي‌پسندم كه از حق خودش درون محوطه هجده قدم مي‌گذشت و به هم‌تيمي‌اش پاس مي‌داد. معمولا مي‌گويند مهاجم بايد خوره باشد، اما خداداد عزيزي واقعا خوره نبود و اين خيلي باارزش است.
زماني كه با پرسشي مشابه درباره انتخاب خداداد يا علي دايي سراغ حماسه‌ساز ملبورن رفتيم، او خودش را انتخاب كرد!
وا... چه بگويم؟!
حالا اگر خودت قرار باشد از بين خداداد و علي دايي، يكي را انتخاب كني، آن يكي چه كسي است؟
اينها همه‌اش سليقه‌اي است، علي دايي سرزن بود و خداداد عزيزي فانتزي‌باز، اما اگر سوءتفاهم نشود و كسي به دل نگيرد، من اگر مربي بودم، خداداد عزيزي را انتخاب مي‌كردم.
بازهم يك سئوال ديگر در همين ارتباط؛ بين علي كريمي و علي دايي چه انتخابي را انجام مي‌دادي؟
خيلي سخت است، شايد يك مربي علي دايي را بپسندد و شايد يكي ديگر من را! ولي هر چه هست، من يكي خودم، علي كريمي را انتخاب مي‌كردم. هرچند همان طور كه گفتم، اين فقط سليقه است، همين!
كم نيستند كساني كه اعتقاد دارند اگر استعداد علي كريمي كنار انگيزه بالاي علي دايي و اراده اين آدم جمع مي‌شد، چه بسا يكي، دو تا توپ طلاي اروپا و جهان را براي فوتبال ما به ارمغان مي‌آورد. اينطور نيست؟
شايد حرف شما درست باشد، اما قسمت اين نبود. از طرفي به نظرم گل بي‌عيب خداست و خداوند همه چيز را در وجود يك انسان قرار نمي‌دهد. من و علي دايي هر يك خصوصياتي داريم كه شايد اگر در دو تاي ما جمع مي‌شد، خيلي اتفاقات ديگري مي‌افتاد، اما به هر حال قسمت همين بوده كه شما مي‌بينيد.
صحبت از علي دايي به ميان آمد، مي‌خواستيم بپرسيم چه كساني توي چشم علي دايي نگاه مي‌كردند و به او پاس نمي‌دادند؟!
من اين حرف‌ها را قبول ندارم، اي‌كاش خود علي دايي اسم مي‌برد، چه كساني توي چشمش نگاه كرده‌اند و پاس نداده‌اند، اما علي‌الظاهر روي سخن دايي با من و مهدوي‌كيا بوده است. البته هرگز چنين نبوده و اين حرف را قبول ندارم. باور كنيد در حين بازي چنين مسئله‌اي امكانپذير نيست، چون در هزارم ثانيه بايد تصميم بگيري كه پاس بدهي يا ندهي، مگر مي‌شود در چنين زمان كمي اين تصميم را گرفت؟!
يعني شما هيچ باندي در تيم‌ملي عليه دايي راه نينداخته بوديد؟ )
اين چه حرفيه؟ خاطرم هست در جام ملت‌هاي 2000 لبنان قبل از بازي با تيم‌ملي عراق (نگاهي به اطراف مي‌اندازد) شاهدم همين حامد كاويانپور است، آقاي جلال طالبي، سرمربي وقت تيم‌ملي، من و حامد را صدا زد و با ما طوري صحبت كرد كه احساس كرديم فيكس تيم هستيم،‌ولي زماني كه لحظاتي پيش از شروع مسابقه ارنج را اعلام كرد من توي تركيب نبودم. همان زمان خيلي‌ها شايعه درست كردند كه فلاني زيرآب مرا زد و باعث شد تا از تركيب تيم بيرون بيايي، اما به جون جفت بچه‌هايم هنوز آن موضوع را باور نكرده‌ام.
منظورت از فلاني همان علي دايي است؟!
بله، ولي 10 سال پس از آن ماجرا هنوز باور ندارم كه كسي به سرمربي تيم‌ملي بابت بازي ندادنم خط داده باشد و...
فكر مي‌كني علي كريمي محبوب است يا نه؟
وا... فكر مي‌كنم فوتبال ايران خداداد عزيزي و احمدرضا عابدزاده را دارد كه من مقابل محبوبيت اين دو چيزي نيستم و به گرد پايشان هم نمي‌رسم. شما در نظرسنجي برنامه نود هم ميزان محبوبيت احمدرضا عابدزاده را ديديد.
آيا جايگاه واقعي محبوبيت علي كريمي، رده چهارم نظرسنجي نود بود؟
لطف مردم هم شامل حال من شد كه در همان جايگاه چهارم باشم.
برخي‌ اعتقاد دارند اگر علي كريمي جلوي تيم تراكتورسازي تبريز آن شادي پس از گل را بروز نمي‌داد و با فريادش باعث دلخوري آذري‌زبان‌ها نمي‌شد شايد در نظرسنجي برنامه نود، رتبه‌اش بالاتر هم مي‌رفت!
من به كسي بي‌احترامي نكردم. خوشحالي پس از گل هر بازيكن حق طبيعي اوست ، ولي از آن شادي پس از گل برداشت‌هاي متفاوتي شد و اميدوارم مردم تبريز از دست من دلخور نشده باشند.
حاضري از هواداران تراكتورسازي تبريز عذرخواهي كني؟
بله، از طريق همين تربيون اعلام مي‌كنم اگر حركت من باعث ناراحتي هواداران تبريزي شده از تمام ‌آ‌نها عذرخواهي مي‌كنم. ضمن آن كه بد نيست اضافه كنم، خانواده همسرم آذري‌زبان‌ هستند و من هيچ مشكلي با تبريزي‌ها يا هواداران تراكتورسازي ندارم. اميدوارم ‌آ‌نها هم نسبت به علي كريمي چنين ديدگاهي داشته و يك موقع دلخوري از من نداشته باشند.
قبول داري كه علي كريمي آدم خاصي است؟
يعني چه؟!
يعني اين كه يك روز حال دارد و جواب خبرنگاران را مي‌دهد، اما روزي ديگر بي‌حال است و... حق با شماست!
اما مگر شما مي‌توانيد هميشه يك جور باشيد؟! خودتان هم مي‌دانيد كه زياد اهل مصاحبه نيستم.
شايد به خاطر همان مصاحبه جنجالي و به ياد ماندني با نشريه «تماشاگران» باشد كه گفته بودي؛ خدا دايي را بغل كرده است؟!
نه، هر كسي بايد از خدايش باشد كه خدا بغلش كند و خيلي هم بايد شانس داشته باشد كه چنين شود، ولي نمي‌دانم چرا يكسري‌ها از دست من ناراحت شدند!
اگر زمان به عقب برگردد باز هم همان حرف‌ها را مي‌زني؟
صددرصد! چون به كسي بي‌احترامي نكردم. هنوز هم سر حرفم هستم و مي‌گويم: خدا دايي را بغل كرده است، چون اين در اوج بودن و افتخارات دايي براي هر كسي اتفاق نمي‌افتد. به هر حال من يكي حرفم را پس نمي‌گيرم.
ولي علي پروين هم روزي عليه دايي مصاحبه كرد و گفت: دايي بلد نيست پنج تا روپايي بزند...
اتفاقا بلوتوث آن مصاحبه را ديدم، ولي به شخصه حرف علي آقا را كه احترام خاصي هم براي ايشان قائل هستم، قبول ندارم چون فوتبال به روپايي زدن نيست اگر اين طور بود اين جوان ايراني كه با توپ تنيس روپايي مي‌زند را به تيم‌ملي فوتبال دعوت مي‌كردند. به هر حال علي دايي بازيكن بزرگي بوده و بايد به او احترام گذاشت چون فوتبال يك روزي به پايان مي‌رسد .
دوست داري پس از پايان فوتبال مثل خداداد عزيزي مربي شوي؟
بعضي اوقات انسان در مسيري قرار مي‌گيرد كه دلش نمي‌خواهد. شايد الان بگويم نمي‌خواهم مربي شوم، ولي شايد در ادامه شرايط من را هم مربي كند. در رابطه با خداداد عزيزي هم متاسفانه شرايط كار در تيم‌هايي فراهم شده كه نه بازيكن درست و حسابي و نه امكانات مطلوبي داشتند. بنابراين بايد در شرايط بهتر عيار خداداد را سنجيد. همين الان شما مورينيو را بياوريد و سرمربي تيم‌ملي سنگاپور كنيد، آيا اين تيم قهرمان جام ملت‌ها مي‌شود؟! به نظرم بايد فرصت كار در تيم‌هاي پرسپوليس، استقلال و سپاهان را براي
خداداد عزيزي فراهم كرد و بعد درباره‌اش نظر داد (انگار چيزي يادش مي‌آيد) همين سپاهان خودش يك پا تيم‌ملي است، باور كنيد! اسم سپاهان آمد، مربيگري امير قلعه‌نوعي را قبول داري؟
بالاخره چون ايشان مربي من بوده برايم خيلي قابل احترام است، اما همان طور كه گفتم عيار هر مربي زماني مشخص مي‌شود كه هدايت يك تيم متوسط را برعهده بگيرد. هر چند آقاي قلعه‌نوعي در مس كرمان هم نتايج خوبي گرفته
سواي خداداد عزيزي، كدام فوتباليست قهرمان كودكي و نوجواني علي كريمي بود؟
خيلي‌ها بودند؛ از مجيد نامجومطلق و مجتبي محرمي بگيريد تا برادران بياني و... حالا بي‌رودربايستي تو بهتر دريبل مي‌زدي يا مجيد نامجومطلق؟ به نظر من مجيد نامجومطلق!
: اسم مجتبي محرمي وسط آمد محرمي مي‌گفت: بنويسيد كه پس از پيرواني، تنها اين علي كريمي بودكه بدون شعار دادن نزد من آمد و گفت: از 10 ميليون تا 100 ميليون تومان، اگر به واقع نياز داشتي، فقط با خودم در ميان بگذار و...
من خيلي محرمي را دوست دارم، ولي فقط يك بار در بيمارستان پارسيان به ايشان سر زدم و خوشحالم كه سرحال و سلامت به آغوش فوتبال بازگشت. (راضي نمي‌شود بيش از اين در رابطه با حرف‌هاي محرمي چيزي بگويد ) اميدوارم آنهايي كه مسئوليتي در ورزش و فوتبال اين مملكت بر عهده دارند، از تجربيات امثال محرمي به نحو احسن استفاده كنند و قدر آنان را بيشتر از اين بدانند. برگرديم به همان بحث علي دايي!
آيا قبول داري علي دايي نسبت به گذشته خيلي عوض شده؟
( كاملا مشخص است كه نسبت به زمان تيم‌ملي خيلي عوض شده است.
چه دگرگوني در دايي جديد ديده‌اي؟
طرز صحبت كردن او با خبرنگاران فرق كرده و ديگر نشاني از غرور گذشته در صحبت‌هايش ديده نمي‌شود.
اين علي دايي تغيير پيدا كرده، آيا مي‌تواند شاگردي مثل علي كريمي داشته باشد؟!
به نظر من نه تنها علي دايي بلكه تمام مربيان ما بايد به دنبال ساختن بازيكناني مثل علي دايي، علي كريمي، مهدوي‌كيا و... باشند. شما همين علي دوستي را ببينيد كه در شهرهاي كوچك و پايين‌شهر تهران به دنبال پيدا كردن استعدادهاست و متاسفانه چنين تفكري در تيم‌هاي بزرگ ما ديده نمي‌شود.
ما كه جوابمان را نگرفتيم!
ببينيد اختلاف‌نظري بين من و علي دايي وجود دارد كه نمي‌توانيم در كنار هم باشيم، چون اگر كنار هم باشيم، براي پرسپوليس حاشيه‌سازي مي‌شود و اين تيم بيشتر لطمه مي‌بيند.
يعني امكان بازگشت علي كريمي به پرسپوليس دايي وجود ندارد؟
من به درد علي دايي نمي‌خورم. در حال حاضر شرايط كار كردن ما دو نفر كنار يكديگر وجود ندارد!
ولي شنيديم پس از بازي دور رفت استيل‌آذين و پرسپوليس گفته‌اي: ديگر جلوي پرسپوليس و تماشاگرانش بازي نمي‌كنم!
نه، من اين حرف را نزدم چون آن قدر هواداران پرسپوليس را دوست دارم و عاشق همه آنها هستم كه بي‌صبرانه منتظر بازي برگشت هستم تا دوباره طرفداران خوب اين تيم را در ورزشگاه آزادي ملاقات كنم.
حتي اگر به قيمت هو كردن علي كريمي تمام شود؟!
آن قدر هواداران پرسپوليس را دوست دارم كه بگويم اگر مرا هو كنند، باز هم اشكالي ندارد و فداي سرشان. من خاطرات خوبي با آنها دارم كه با يك «هو» شدن هم خراب نشود.

۸ دانشگاه برتر ترکیه در ردیف هزار دانشگاه اول جهان



در این لیست یک دانشگاه ایرانی هم موفق به حضور در جمع ۱۰۰۰ دانشگاه جهان شده است.
وبسایت وبمتریک آخرین رده بندی علمی دانشگاههای جهان را منتشر کرد.

بر اساس این رتبه بندی، یک دانشگاه ترکیه در بین ۵۰۰ دانشگاه اول، هفت دانشگاه ترکیه در ردیف یک هزار دانشگاه اول و دوازده دانشگاه کشور نیز بین هزار تا ۲۰۰۰ دانشگاه اول جهان جای گرفته اند.

در این لیست همچنین یک دانشگاه از ایران در بین هزار دانشگاه اول جهان جای گرفته است.

وبومتریک رده بندی دانشگاههای جهان را بر اساس آموزش های بهینه در وب، ارزیابی‌ها، تعداد مراجعات علمی، تأثیر علمی مقالات و صفحات اینترنتی منتشره توسط دانشگاه، منابع اطلاعاتی، تعداد لینکهای خارجی، حجم فایلهای پی دی اف، ورد، پاورپوینت و ... انجام می دهد.

در این لیست دانشگاه فنی خاورمیانه آنکارا در جایگاه ۴۹۹ جهان ایستاده است.

دانشگاه بغاز ایچی استانبول در ردیف ۵۲۳، دانشگاه بیلکنت آنکارا در ردیف ۶۰۷، دانشگاه فنی استانبول در دریف ۷۹۲، دانشگاه آنکارا در ردیف ۸۶۵، دانشگاه آناتولی اسکی شهیر در ردیف ۹۱۱، دانشگاه حاجت تپه آنکارا در ردیف ۹۲۵ و دانشگاه سابانجی استانبول در ردیف ۹۴۲ – مین دانشگاه برتر جهان جای گرفته است.

دانشگاههای غازی آنکارا، اژه ازمیر، اینونو مالاتیا، استانبول، چوکورووای آدانا، ۹ ایلول ازمیر، سلجوق قونیه، ارجیس، غازی آنتپ، اولوداغ، کوچ استانبول و فنی ییلدیز استانبول در بین ۱۰۰۰ مین تا ۲۰۰۰- مین دانشگاه برتر جهان جای دارند. و 27 دانشگاه دیگر ترکیه هم در بین 2000 تا 3000 دانشگاه اول جهان به چشم می خورند.

در رده بندی بهترین دانشگاههای دنیا، ده دانشگاه آمریکایی در رده نخست قرار دارند.

دانشگاه های هاروارد، ماساچوست، استانفورد، برکلی، کورنل، واشنگتن، مینه سوتا، جان هاپکینز، میشیگان و ویسکانسین مادیسون ده دانشگاه اول جهان هستند که همگی از دانشگاههای ایالات متحده آمریکا هستند.

در بین دانشگاههای ایرانی نیز تنها دانشگاه تهران در بین یک هزار دانشگاه برتر جهان جای گرفته است. رتبه این دانشگاه در رده بندی وبومتریک، ۸۷۳ می باشد.

بقیه دانشگاههای ایران از جمله علوم پزشکی تهران (۱۲۶۶)، صنعتی شریف، فردوسی، بهشتی، علم و صنعت، علوم پزشکی شیراز، صنعتی امیرکبیر، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان (۲۳۶۸) و هفت دانشگاه دیگر همگی در بین یک هزار تا ۳ هزار دانشگاه اول جای گرفته اند.

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

دستگیری یازده تن از اعضای سازمان تروریستی پ ک ک در ایتالیا



پلیس ایتالیا عملیات گسترده ای علیه یک گروه حامی سازمان تروریستی پ ک ک در این کشور آغاز کرد.

بنا به گزارشات دریافتی، در نتیجه این عملیات گروه مذکور به کلی متلاشی شد.

در چارچوب مبارزه با سازمان تروریستی پ ک ک که بطور موازی در کشورهای فرانسه، آلمان، بلژیک و هلند انجام می گیرد، در شهرهای مختلف ایتالیا نیز عملیات هایی علیه تروریست ها و حامیان آنان ترتیب یافت.

بر اساس گزارش اداره ضد ترور پلیس شهر ونیز در عملیات های ترتیب یافته در مناطق شمالی و مرکزی کشور 10 تبعه ترک و یک تبعه ایتالیایی دستگیر شدند.

افراد مذکور متهم به عضویت در گروهی هستند که در زمینه تأمین تروریست، منابع مالی و کمک لجستیکی از سازمان تروریستی پ ک ک حمایت می کند.

قاراباغ

قاراباغ

خیال چکیر منی قانلی چوللره * نه چوللر ، داشلاردا بویانیب قانا
بو قان آخیدماغین ، بو قان توکمه گین * بیلمیرم حاصیلی نه دیر اینسانا

یوخ-یوخ اینسان دئمه ، اینسان قان ایچمز * حیوان فیطرتلی یارانیب اونلار
اونلار شر قالدیریب آخیدماقلا قان * چوللره سئل کیمی آخیر بو قانلار

او زاد کی اونلاردا یوخدور شرفدیر * اوزاد کی اونلاردا یوخدور ، صداقت
صورتده اینسان لار ، سیرتده شیطان * قویمازلار اینسانی یاشسین راحت

بویوک شیطان لارین حیله سین یئیه ن * بیلمیرم بس هاچان آییلاجاقدیر
هاچان پئشمان اولوب اور عملیندن * اینسان خیصتلتلی سلییلاجاقدیر

قوجا قادین لارین دریسین سویان * معصوم اوشاغیندا چیخاردار گوزون
دئمیرم ایفتیرا ، تهمت یاخمیرام * داغلیق قارا باغدان خبر آل اوزون



10/4/1371
اوستا عباس بارز
قایناق : یاسلی ساوالان

۲۶ ام فوریه؛ ۱۸ مین سالروز قتل عام خوجالی، یکی از خونین ترین کشتارهای قرن


در روز بیست و ششم فوریه ۱۹۹۲ ارامنه با وارد شدن به قصبه خوجالی جمهوری آذربایجان اقدام به قتل عام ۶۱۳ ترک آذربایجانی نمودند

امروز هجدهمین سالگرد قتل عام خوجالی ، یکی از خونین ترین قتل عامهای قرن می باشد.

در روز بیست و ششم فوریه ۱۹۹۲ ارامنه با وارد شدن به قصبه خوجالی جمهوری آذربایجان اقدام به قتل عام ۶۱۳ ترک آذربایجانی نمودند.

اجساد صدها تن از ترکها سوزانده شد.

هزار و دویست و هفتاد و پنج ترک آذربایجانی نیز با اعمال بی رحمانه ترین شکنجه ها به اسارت گرفته شدند.

بمناسبت سالگرد این قتل عام در جمهوری آذربایجان و در تمامی کشورهایی که ترکان آذربایجان در آنها ساکن هستند، مراسم یادبود برگزار می گردد.

در همین چهارچوب امروز مراسمی نیز درمحل یادواره نسل کشی خوجالی در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان برگزار خواهد شد.

در محل سفارت جمهوری آذربایجان در آنکارا نیزیاد شهدای خوجالی گرامی داشته خواهد شد.

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

سمپوزیوم"بختیار واهابزاده؛ صدای آزادی" در شهر اردهان ترکیه برگزار گردید.

"محمت رضا بکین" موسس مرکز ملی ترکستان شرقی و رییس موسس انجمن همکاریهای ترکستان شرقی، چشم از جهان فروبست.

پیکر این شخصیت به دنبال اقامه نماز میت در مسجد "کوجاتپه" آنکارا، به خاک سپرده شد.

"محمت رضا بکین" در سال ۱۹۲۵ در شهر "ختن" از منطقه اویغور نشین و خودمختار "سینجان" در چین و در خانواده ای "اویغور" متولد شد.

درحالیکه "بکین" ۹ ساله بود خانواده وی در افغانستان اقامت گزید. وی که جهت تحصیل به مدرسه ای نظامی در ترکیه فرستاده شده بود، در سال ۱۹۴۴ دبیرستان نظامی "مال تپه"، در سال ۱۹۴۶ آکادمی جنگ و در سال ۱۹۴۸ نیز دانشکده توپخانه را به اتمام رساند. وی پس از پایان تحصیلات مذکور وارد ارتش ترکیه گردید.

"بکین" در خلال خدمت خود در ارتش ترکیه، در جنگ کره با سمت سرگرد آتشبار توپخانه از تیپ اول ارتش ترکیه شرکت کرده و موفق به دریافت مدال رشادت گردید.

"محمت رضا بکین" در سال ۱۹۶۵ دانشگاه جنگ نیروی زمینی و در سال ۱۹۶۶ دانشگاه عالی فرماندهی را به پایان رسانده و به دنبال آنها در سمتهای مختلفی چون قائم مقامی ریاست یکی از شعبه های اطلاعات ستاد کل ارتش ترکیه و نیز رییس ستاد تیپ ژاندارمری شهر "وان" ترکیه انجام خدمت نمود. وی در سال ۱۹۷۷ با سمت سرتیپی بازنشسته شده و سپس در سمت معاونت رایزن نظامی ترکیه در تهران نیز خدمت نمود.

"محمت رضا بکین" که برای مدتی در نهاد نخست وزیری به عنوان کارشناس انجام وظیفه نمود در خلال سالهای ۱۹۸۹ الی ۱۹۹۰ در افغانستان و در چارچوب برنامه های انسانی سازمان ملل متحد، در مرکز آموزش مین روبی که در پاکستان تاسیس شده بود سمت مشاور ارشد را عهده دار گردید.

"محمت رضا بکین" سپس در سال ۱۹۸۶ به سمت ریاست بنیاد ترکستان شرقی برگزیده شد و در جهت معرفی کردن مسئله ترکستان شرقی به افکار عمومی جهان کوشید.

شهر استانبول که بعنوان پایتخت فرهنگی اروپا در سال ۲۰۱۰ انتخاب شده است، میزبان مراسم بسیار زیبائی گردید.

چهارمین فستیوال "روزهای سینمای جهان ترک" با همکاری انستیتوی یورو آسیای دانشگاه استانبول، وزارت فرهنگ و جهانگردی ترکیه، سازمان توسعه اقتصادی ترکیه، کانون فعالیتهای فرهنگی کشورهای ترک و شهرداری "بی اوغلو"ی استانبول و در خلال روزهای چهاردهم الی هجدهم فوریه برگزار گردید.

در چهارمین مراسم "روزهای سینمای جهان ترک" فیلمهای تولید شده در جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، منطقه خودمختار سینجان، باشقوردستان و تاتارستان در معرض دید تماشچیان قرار گرفته و جوایزی نیز دریافت کردند.

در مراسم افتتاحیه فستیوال به کسانی که در امر برگزاری این مراسم کمک کرده بودند لوحهای تقدیری اهدا گردید و رقص زیبائی نیز از" گروه رقص شمن" بر روی صحنه اجرا شد.

به دنبال این رقص فیلم "گوچه به لر" یا "کوچ نشینان" به نمایش درآمد. این برنامه سپس با نمایش دیگر فیلمها و نیز برگزاری نمایشگاههایی در فضای باز ادامه یافت.

پروفسور دکتر "حیاتی توفکچی اوغلو" مدیر انستیتوی یورو آسیای دانشگاه استانبول که در خصوص این برنامه اطلاعاتی ارایه کرد هدف از این مراسم را گرد هم آوردن کشورهای شرکت کننده در تحت سایه ارزشهای مشترک فرهنگی، همجوشی میان ملتهای دنیای ترک، ارایه افقی از ارزشهای فرهنگی و تاریخی مشترک در دنیای به سرعت در حال تحول و نیز امکان معرفی ارزشهای فرهنگی کشورهای ترک در پهنه جغرافیای یورو آسیا از طریق به نمایش گذاشتن فیلمهای معاصر دانست.

همچنین در چارچوب این مراسم در برنامه ای که تحت عنوان "ادای احترام به اساتید" برگزار گردید، ضمن احترام به مقام شخصیتهای بزرگی چون "چنگیز آیتماتوف"، "حالیت رفکی آتای"، "ذکی اوکتن" و "یوجل چاکماکلی"، به ارزیابی شخصیت هنری آنان پرداخته شد.

اکنون نوبت به اخبار مراسم یادبود می رسد.

سمپوزیوم"بختیار واهابزاده؛ صدای آزادی" با همت موسسه تاریخ و زبان آتاتورک وابسته به مرکز فرهنگی آتاتورک ، استانداری اردهان، دانشگاه اردهان و دانشگاه دولتی نخجوان در شهر اردهان ترکیه برگزار گردید.

در این سمپوزیوم ۲ روزه که بیش از ۳۰ اندیشمند شرکت کرده بودند، شخصیت ادبی "واهابزاده"، روح انسانی وی و نیز مبارزه اش مورد بحث و ارزیابی قرار گرفت.

همچنین در خلال برنامه های این سمپوزیوم که شاهد برگزاری فعالیتهای متنوعی گردید، برنامه ای در شاخه سنت عاشقی، به نام "گنجینه انسان در حال زندگی" با همکاری سازمان یونسکو و نیز وزارت فرهنگ و جهانگردی ترکیه برگزار شد.

گفتنی است در این مراسم عاشق "شرف تاشلی اوا" نیز کنسرت اجرا نمود.

دومین برنامه یادبود در ازبکستان و برای تجلیل از مقام شاعر بزرگ جهان ترک "امیر علی شیر نوائی" برگزار گردید.

در سخنرانیهایی که در گالری ملی هنر در تاشکند به عمل آمد، "نوائی" نه صرفا بعنوان شاعر ملی ازبکستان بلکه به عنوان شاعر جهان ترک معرفی شد که به سان نمادی از ارزشهای مشترک ملتهای ترک مشاهده می شود.

سپس تئاتر موزیکال کوتاهی مبتنی بر گلچینی از اثر "خمسه" وی به نماش درآمد.

"امیر علی شیر نوائی" که یکی از بزرگان ادب جهان ترک می باشد در سال ۱۴۴۱ در شهر "هرات" افغانستان دیده به جهان گشود. وی که نخستین مراحل آموزشی خود را در نزد پدر سپری کرد جهت ادامه تحصیل عازم خراسان و سمرقند گردید.

از این شاعر شهیر قریب به ۳۰ اثر ارزشمند از جمله دیوان اشعار به زبانهای ترکی و فارسی، "چهل حدیث"، "محاکمه اللغتین" و ۵ مثنوی که خمسه نامیده می شود به یادگار مانده است.

سومین خبر مربوط به یادبودها در برنامه این هفته، در خصوص "سمپوزیوم بین المللی حکیم احمد یسوی" می باشد که در طی روزهای بیستم و بیست و یکم فوریه به همت شهرداری "باغجیلار" استانبول برگزار گردید.

در این مراسم موضوعاتی چون " زندگی و اندیشه های حکیم احمد یسوی"، "کتاب دیوان حکمت"، "تاثیر احمد یسوی بر اسیای میانه و شبه جزیره بالکان"، " مکتب یسوی و اثار وی از دیروز تا به امروز" و "تحقیقات مربوط به احمد یسوی " مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

در این مراسم پرفسور دکتر "کمال ارآسلان" عضو هیات علمی دانشکده ادبیات دانشگاه استانبول تحقیقات خود در خصوص "احمد یسوی" و اهمیت اندیشه های وی برای جهان ترک را بیان نمود.

"ارآسلان" که تحقیقات مهمی را در زمینه اندیشه ها و اثار "حکیم یسوی" به عمل آورده ضمن بیان اینکه وی نسخه های متعددی از اشعار و سخنان حکیمانه " حکیم یسوی" را در مسکو، انگلیس، تاشکند، استانبول و آنکارا مورد بررسی قرار داده، اظهار داشت در چارچوب ۱۰ نسخه اساسی در دسترس وی، مجموعه ای بالغ بر ۲۵۰ الی ۳۰۰ حکمت را تا اواخر تابستان امسال آماده چاپ خواهد کرد.

در کیف پایتخت اوکراین فیلم مستند "قره باغ، حکایت تاریخی سیاه" که با همکاری مشترک تلویزیونهای دولتی اوکراین و جمهوری آذربایجان تهیه شده است به نمایش گذاشته شد.

این فیلم مستند که از اشغال قره باغ توسط ارامنه و قتل و غارت مردم آن حکایت می کند، در نخستین نمایش خود عنوان پربیننده ترین فیلم تلویزیونی را از آن خود کرد.

"گئورگی اسپاسو کوکوتسکی" یکی از تهیه کنندگان فیلم مستند "قره باغ، حکایت تاریخی سیاه" که به کمک سفارت آذربایجان در کیف اقدام به تهیه آن نموده است در سخنانی اظهار داشت:" من مستند مذکور را با استفاده از اسناد تاریخی تهیه کرده و از تهیه و تقدیم آن به افکار عمومی اوکراین احساس خرسندی می کنم."

در این میان "طلعت علیف" سفیر جمهوری آذربایجان در اوکراین با بیان اینکه این فیلم مستند یکی از برنامه های است که به دنبال سه الی چهار سال تلاش مشترک تلویزیونهای دولتی آذربایجان و اوکراین تهیه شده، اظهار داشت:" با توجه به اینکه این فیلم مستند صرفا در خصوص قره باغ تهیه شده، می توان گفت که تهیه این مستند حادثه مهمی به شمار می رود."

او همچنین اظهار داشت:" انجام این فعالیتها از سوی ما مرتبط با ادعاهایی دروغین ارامنه در رابطه با نسل کشی کذائی می باشد. ما با تهیه این فیلم مستند و بیان فاجعه قتل عام اهالی خوجالی قره باغ در آذربایجان برای ملت اوکراین، قصد داریم بگوئیم که این ارامنه بودند که اقدام به نسل کشی کردند. این فیلم مستند بخوبی گویای دروغ بودن ادعاهای ارامنه می باشد. بگذارید جهان مشاهده کند که چه کسانی اقدام به نسل کشی کرده اند. در واقع این نه ترکها بلکه خود ارامنه هستند که مبادرت به نسل کشی کرده اند."

زبان ترکی یکی از زبانهای عرصه تکنولوژی اروپا گردید

سازمان تحقیقات علمی و تکنولوژیک ترکیه گام وسیعی را برای گسترش زبان ترکی به عنوان یک زبان مسلط و بین المللی در سطح جهان و قاره اروپا برمی دارد



پروژه زبان سازمان تحقیقات علمی و تکنولوژیک ترکیه که برای گسترش هرچه بیشتر زبان ترکی به عنوان یک زبان تکنولوژیک به مرحله اجرا درآمد در کمیسیون اتحادیه اروپا با ۱۵ رأی مثبت از مجموع ۱۵ رأی مورد تأیید قرار گرفت.

به عنوان اولین گام ملموس این تلاش علمی، پروژه "مولتی سوند" ترکی در سیستمهای رزرواسیون هتلهای اروپا به کار گرفته خواهد شد.

همچنین زبان ترکی در سیستمهای جهت یاب در کشورهای جهان به کار گرفته خواهد شد و کسانی که به این زبان آشنایی دارند از زبانهای دیگر بی نیاز خواهند شد.

سازمان تحقیقات علمی و تکنولوژیک پروژه ای گرانسنگ و پرهزینه را برای رواج هرچه بیشتر زبان ترکی در عرصه تکنولوژی به مرحله اجرا درآورده است و به گفته کارشناسان، زبان ترکی در کنار زبانهایی همچون انگلیسی، فرانسه و آلمانی به زبانهای مسلط و حاکم قاره اروپا تبدیل خواهد شد. با پایان پروژه چند وجهی سازمان تحقیقات علمی و تکنولوژیک ترکیه زبان ترکی در تمامی عرصه های تکنولوژیک و الکترونیک به کار گرفته خواهد گرفت.

متکلمان به زبان ترکی و آشنایان به این زبان در هنگام عبور از مرزهای کشورهای اروپایی با معضل زبان خارجی برخورد نخواهند کرد چرا که در سیستمهای الکترونیک قاره اروپا زبان ترکی نیز مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

از سوی دیگر سالمندان در اروپا برای بهره گیری از برخی خدمات همچون خدمات بهداشتی از طریق خط تلفن، از زبان خارجی بی نیاز خواهند شد.

یک بخش دیگر فعالیتهای سازمان تحقیقات علمی و تکنولوژیک ترکیه نیز آموزش آسان زبان ترکی به کودکان و جوانان در اروپا از طریق بازیهای فکری و تفریحی خواهد بود.

با ادامه پروژه های علمی سازمان تحقیقات علمی و تکنولوژیک ترکیه کسانی که به زبان ترکی آشنایی دارند در قاره اروپا احتیاجی به دانستن سایر زبانها نخواهند داشت و زمینه ارتباط با سایر ملیتها از طریق زبان ترکی فراهم خواهد گشت.


رئیس جمهوری ترک قبرس شمالی عازم اسپانیا شد

محمت علی طلعت رئیس جمهور جمهوری ترک شمالی به دعوت دولت اسپانیا عازم مادرید شد.

طلعت در این سفر در انستیتوی سلطنتی الکانو سخنرانی خواهد کرد و فردا-شنبه- با میگل آنخل موراتینوس وزیر خارجه اسپانیا دیدار و گفتگو می کند.

اسپانیا به عنوان رئیس دوره ای اتحادیه اروپا میزبان رئیس جمهور جمهوری ترک قبرس شمالی خواهد بود.

نخستین وزیر ترک تبار هلندی: موج نژادپرستی در هلند رو به اوج است

نباهات آل بایراک نخستین وزیر ترک تبار در هلند ، حقایق پشت پرده بحران حکومتی در این کشور را در مصاحبه با گزارشگر سازمان رادیو-تلویزیون دولتی ترکیه تی آر تی تشریح نمود.

آل بایراک با تاکید به موج نژاد پرستی در هلند که رو به اوج میباشد اعلام داشت که مسلمانان ثروت فرهنگی این کشور بشمار میروند.

وی گفت : حکومت سه سال قبل ، تصمیم به فراخوانی نیروهای نظامی خود از افغانستان در اول ماه اوت سال ۲۰۱۰ گرفته بود. ولی دمکرات مسیحیان شریک ائتلافی مان از این تصمیم گام پس نهاده و با اعمال فشار به حزب کارگر ، حکومت را وادار به استعفا کرد.

نباهات آل بایراک با اشاره به اینکه نتایج انتخابات محلی سوم ماه مارس ، تاثیر فراوانی بر روی انتخابات عمومی که قرار است در ماه ژوئن برگزار شود خواهد داشت ، ترکهای ساکن هلند را دعوت به مشارکت در انتخابات نمود.

آل بایراک با اشاره به اینکه مسلمان در هلند جزء تجزیه ناپذیر جامعه هلند بشمار میروند افزود تقویت حزب متبوعش کارگر ، سد راه بر سرکار آمدن یک حزب راست گرا در هلند خواهد بود.

ارمنستان تهدید کرد که می توانند پروتکل های منعقده با ترکیه را فسخ سازنند

"ادوارد نعلبندیان" وزیر امور خارجه ارمنستان تهدید نمود که می توانند پروتکل های منعقده با ترکیه را فسخ سازنند.

"نعلبندیان" با اشاره به اینکه پروتکل ها قرارداد بین المللی هستند، اعلام داشت که ارمنستان در صورت لزوم گامهای لازمه در این خصوص را بر خواهد داشت.

بنا به گزارش خبرگزاری آذربایجانی " آ.ان.اس" "نعلبندیان" گفته است: ارمنستان بسان دیگر قرارداد های بین المللی، می تواند به روند تائید پروتکل های منعقده با ترکیه پایان داده و یا اینکه پروتکل ها را فسخ نماید.

نعلبندیان با اشاره به اینکه حکومت ایروان می تواند حرف از لغو پروتکل را برند، گفت: ارمنستان در صورت لزوم قادر به برداشتن گامهای لازم خواهد بود.

علی یف: اجازه نخواهیم داد در خاک آذربایجان ارمنستان دومی تاسیس شود

"الهام علی یف" رئیس جمهور آذربایجان اظهار داشت، هرگز اجازه نخواهند داد که در خاک آذربایجان، ارمنستان دومی تاسیس شود.

پرزیدنت "علی یف" با تاکید بر اینکه قره باغ جزوی از خاک آذربایجان است، گفت: که امکان تاسیس یک دولت مستقل در قره باغ وجود ندارد.

رئیس جمهور آذربایجان تاکید نمود که اگر ارمنستان دست از ادعاهای خود بردارد، تاسیس صلح پایدار در منطقه ممکن خواهد شد.

"الهام علی یف" گفت: مسئله ارمنستان ـ آذربایجان بزرگترین مسئله منطقه است. قبل از رفع این مسئله، دیگر مسائل حل نخواهد شد.

۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

هجدهمین سالگرد قتل عام خوجالی در نیویورک برگزار می شود

مراسم یادبود ۱۸ امین سالگرد قتل عام خوجالی در آذربایجان ، امسال در دو محل در نیویورک برپا خواهد شد.

بنا به اطلاعات دریافتی ، بمناسبت سالگرد قتل عام خوجالی که ترکها و آذربایجانی های نیویورک هر سال بیاد آن مراسمی بر پا میکنند ، در بیست و ششم فوریه ، تجمع اعتراض آمیزی در مقابل ساختمان نمایندگی دائمی ارمنستان در نزد سازمان ملل متحد صورت خواهد گرفت .

هم زمان با این تجمع ، با ترتیب تظاهراتی در پارک مقابل بنای سازمان ملل در نیویورک ، قتل عام خوجالی محکوم خواهد شد .

ثبت "روز بین المللی نوروز" به همت ترکیه و کشورهای منطقه


روز چهارم اسفند مجمع عمومی سازمان ملل، قطعنامه روز بین المللی نوروز را در زیر چارچوب ماده ۴۹ با عنوان "فرهنگ صلح" مورد تصویب قرار داد

نوروز، عید باستانی ترکها و مردم منطقه با پیشنهاد کشورهای ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران در سازمان ملل به عنوان "روز بین المللی نوروز" به ثبت رسید.

آلبانی، هندوستان و مقدونیه نیز از این طرح حمایت کردند.

سفیر دائم آذربایجان در سازمان ملل و سفیر ایران در سازمان ملل متحد به هنگام معرفی قطعنامه مربوطه به ایراد سخنرانی درباره نوروز پرداختند.

روز چهارم اسفند مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه روز بین المللی نوروز را در زیر چارچوب ماده ۴۹ با عنوان "فرهنگ صلح" مورد تصویب قرار داد.

روز اول بهار یا نوروز که در زبان ترکی ارگنه گون یا ارگنه کن نیز نامیده می شود توسط ملت ترک در سراسر جهان به عنوان یک عید باستانی که ریشه در تاریخ دور و دراز آنها دارد، گرامی داشته می شود.

این عید علاوه بر کشورهای ترک زبان ترکیه، ترکمنستان، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان و نیز جمهوریهای خودمختار و جوامع ترک توسط سایر ملیتهای منطقه نیز گرامی داشته می شود.

رئیس مجلس ملی جمهوری آذربایجان : تبریز را شهر خودم می‌دانم

رئیس مجلس ملی جمهوری آذربایجان اختای اسد‌اف ظهر امروز پس از ورود به فرودگاه بین‌المللی تبریز مورد استقبال استاندار آذربایجان شرقی قرار گرفت و در جمع خبرنگاران از سفر به تبریز ابراز خرسندی كرد .

وی با بیان اینكه تبریز برای جمهوری آذربایجان مكانی شریف و حائز اهمیت است، افزود: دیدار و گفتگو با استاندار، حضور بر مزار شهریار، شاعر نام آشنای و بازدید از كارخانه تراكتورسازی تبریز از جمله برنامه‌های ما در سفر به این شهر است .

رئیس مجلس ملی جمهوری آذربایجان اضافه كرد: امید است در این سفر و دیدارهای پیش رو بتوانیم میزان علاقه خود را به مردم این كشور و خصوصا مردم خطه آذربایجان نشان دهیم.

وی به همراه سفیر این كشور در ایران و 15 نماینده مجلس خود به این استان سفر كرده هست.

همچنین این هیئت دیروز به تهران سفر كرده و بعد از ظهر امروز تبریز را به مقصد باكو ترك می‌كند

ساخت فیلم « ت مثل تراکتور » به اتمام رسید !

دبیر روابط عمومی باشگاه فرهنگی ورزشی تراکتورسازی تبریز گفت:ساخت فیلم مستند باشگاه تراکتورسازی با نام« ت مثل تراکتور» به اتمام رسید.

مهدی شیرازی فر گفت:این فیلم که به مدت 75 دقیقه برای ارائه به علاقمندان آماده می باشد با محوریت پدیده بودن تیم تراکتورسازی و هواداران پرشور و فهیم آن در لیگ برتر ساخته شده است.

وی تصریح کرد: باشگاه تراکتورسازی برنامه های فرهنگی بسیاری را در دست اجرا دارد و رفع مشکلات مالی باعث خواهد شد که بتوانیم با فراغ بال و بدون دغدغه به کارهای فرهنگی بپردازیم.

شیرازی فر ساخت فیلم تاریخچه تراکتورسازی را یکی دیگر از برنامه های فرهنگی باشگاه اعلام کرد و ادامه داد: در این فیلم تاریخچه چهل ساله تراکتور در اختیار فوتبالدوستان و علاقمندان تیم تراکتورسازی قرار می گیرد تا هوادران با پیشینه باشگاه خود بیشتر آشنا گردند.

مدیر روابط عمومی تراکتور اظهار داشت : حضور گسترده هواداران تراکتورسازی در لیگ نهم نوید وجود پتانسیل بالای تیم تراکتورسازی در تمامی امورات بخصوص امورات فرهنگی ورزشی دارد.

وی اضافه کرد: به همین خاطرسال آینده برای تراکتور و هوادران آن سال بسیار خوب و پر باری خواهد بود چون مدیریت باشگاه با طرحهای خود بدنبال رفع مشکلات مالی باشگاه خواهند بود تا تراکتورسازی اولین تیم خصوصی کشور باشد که با تکیه بر هواداران خود اداره شود.

گفتنی است فیلم « ت مثل تراکتور» به نویسندگی و کارگردانی سید کاظم حسینی نامی ساخته شده است.

شخصيت‌هاي فيلم 300 در عروسك فروشي‌ها

«جمهوری اسلامی» نوشت:

پس از آنكه دارا و ساراي چيني وارد بازار ايران شد تا فرضيه عدم كنترل دقيق واردات كالا در گمرك قوت بيشتري بگيرد شنيده شده است كه چندي است عروسك شخصيتهاي انيميشن ضد ايراني 300 هم وارد بازارهاي ايران شده است.

به گزارش جهان، عروسك هاي شخصيتهاي اين فيلم در حالي در سير صعودي تسخير بازارهاي ايران است كه انيميشن ضد ايراني آن هم مدتهاست در سراسر كشور درحال فروش مي باشد تا با غفلت مسئولان يك بسته كاملا ضد ايراني در اختيار خانواده ها قرار گيرد. گفتني است به گزارش اخبار رسيده چهره اين عروسكها به تقليد از انيميشن ضد ايراني 300 كاملا ايراني خشمگين و همراه با شمشير به فروش مي رسد.

بمناسبت سالگرد فاجعه قتل عام خوجالی مراسمی در کره جنوبی برگزار خواهد شد

در چهارچوب کمپین "خوجالی عدالت میخواهد"، بمناسبت 18-مین سالگرد فاجعه قتل عام خوجالی مراسمی در کره جنوبی برگزار خواهد شد. اجرای کمپین "خوجالی عدالت میخواهد" از روز 8 ماه می سال 2008 با رهبری لیلا علی یوا مسئول هماهنگی مجمع جوانان سازمان کنفرانس اسلامی آغاز شده است.

به گزارش خبرگزاری "ترند نیوز" از سفارت آذربایجان در کره جنوبی، این مراسم با همکاریهای مشترک دانشجویان آذری و ترک در کره جنوبی و لیلا علی یوا مسئول هماهنگی مجمع جوانان سازمان کنفرانس اسلامی در چهارچوب کمپین "خوجالی عدالت میخواهد"، برگزار خواهد شد. در این مراسم در مورد اجرای این کمپین گزارشی ارائه خواهد شد. در همین چهارچوب همچنین به مردم کره جنوبی نیز در مورد فاجعه قتل عام خوجالی اطلاعاتی داده خواهد شد. نمایشگاه عکسی در این قبال به نمایش گذاشته شده و در مورد واقعیتهای این حادثه جزواتی پخش خواهد شد.

لازم بذکر است، فاجعه خوجالی بر اثر عملیاتهای نبرد فعال اشغالگران نیروهای مسلح ارمنستان در منطقه قره باغ کوهستانی آذربایجان در تاریخ 26 فوریه سال 1992 اتفاق افتاد. بعلت وجود جنگ در منطقه در هنگام وقوع این حادثه در داخل شهر خوجالی فقط حدود 3 هزار نفر باقی مانده بوده اند. نیروهای اشغالگر ارامنه با استفاده از تجهیزات نظامی شوروی سابق واقع در پایگاه نظامی 366 خانکندی، شهر خوجالی را محاصره کرده و مردم آنرا قتل عام نمودند. به گزارش رسمی آذربایجان، در نتیجه این قتل عام 613 نفر از ساکنان خوجالی کشته شده (106 نفر از آنها زن، 83 نفر کودک)، 1275 نفر اسیر شده، 150 نفر مفقود و 487 نفر هم معلول گشته است.

شکایت تراکتورسازی از حاجی پور

سایت گل- تراکتورسازان هنوز باخت مقابل سایپا را فراموش نکرده اند و بدنبال پی گیری این بازی هستند. در همین راستا مسولان این تیم با ارسال نامه ای به فدراسیون از البرز حاجی پور، داور این دیدار به دلیل قطع نکردن بازی به خاطر فریاد های محمد مایلی کهن از او شکایت کردند.
آنها از مسعود عنایت خواستند تا به این مساله رسیدگی کند. اتفاقی که بعید است بیفتد و هیچ دلیل موجهی برای رسیدگی به این بازی وجود ندارد و به نظر می رسد که این کارها به جز یک بازی رسانه ای فایده دیگری برای نماینده تبریز نداشته باشد چون کمیته داوران پیش از این به مسائل مهمتر و اشتباهات بزرگتر داوری رسیدگی نکرده است.

سه آرامگاه معروف جهان ترک

در این نوشتار کوتاه قصد داریم به معرفی و مقایسه سه آرامگاه بزرگ جهان ترک، یعنی آرامگاه مصطفی کمال آتاترک در آنکارا، گورستان فخری در باکو و مقبره الشعرا در تبریز بپردازیم. اما پیش از معرفی این مکانهای تاریخی، بد نیست نگاه کوتاهی داشته باشیم به برخی از آرامگاه های معروف جهان.

آرامگاه چنگیز خان در مغولستان مرکزی واقع در کشور چین یکی از آرامگاه های نامدار جهان است. همانطوری که می دانید، بقایای چنگیز خان هیچوقت یافت نشد و این مسئله در آن موقع موجب ترس بیشتر مردم مغول گردید. این آرامگاه افسانه ای به یاد وی و برای زنده نگاهداشتن خاطره یکی از امپراتورهای بزرگ جهان در مغولستان مرکزی بنا گردیده است.

تاج محل در آگرای هند از روزگار باستان تا روزگار نوین، حقیقتا ً و بی هیچ شکی شهیرترین آرامگاه دنیا بوده و هست. این مجموعه تماشایی ثروت جهانی و شاهکار معماری جهانی است که بر آن نظیری وجود ندارد و این دقیقا ً آن چیزی است که شاه جهان؛ امپراتور مغولی قرن هفدهم در هنگام ساخت "تاج" به عنوان آرامگاهی برای همسرش "ممتاز محل" در سر می پرورانده است.

آرامگاه آبراهام لینکون در اسپرینگفیلد آمریکا یکی از مکان های تاریخی، دیدنی و ملی ایالات متحده آمریکاست. تابوت مرمرین نسبتا ً زیبایی درون یک تالار سنگی شگفت انگیز قرار دارد که ریزه کاریهای هنری متحیر کننده بسیاری در آن یافت می شود. این آرامگاه در زمینی به مساحت 51000 مترمربع در اسپرینگفیلد خوش منظره در ایلینویز جای گرفته است.

یکی دیگر از آرامگاههای معروف جهان مجموعه خانوادگی سوهارتو در جاوه اندونزی است. این مجموعه خانوادگی که متعلق به خانواده قدرتمند سوهارتو می باشد، تحت عنوان آستانا گیریبانگوم شناخته شده که برای همه، حتی کسانی که اطلاعات چندانی درباره اندونزی ندارند، نامی آشنا است. همین امر سبب شده تا بازدیدکنندگان در جاوه مرکزی با جاذبه بزرگ دیگری روبرو شوند. این آرامگاه با معماری سنتی ایسلند ساخته شده که درنزدیکی مجموعه گورستان پادشاهی مانکونگاران است.

آرامگاه امپراتور اول کین اکسیان در ایالت شانکسی چین، شاید ماندگارترین مکان دیدنی این کشور، به غیر از گریت وال، محل استقرار ارتش مشهور تراکوتا، آرامگاه زیرزمینی به ثبت رسیده دنیا باشد. این مکان که یکی از بزرگترین میراث های فرهنگی جهانی بشمار می آید، با وجود بیش از دو هزار سال قدمت، به طرزی غیر قابل باور در سال 1974 توسط چند روستایی متواضع کشف شد.

کار ساخت آرامگاه آتاترک که به "آنیت کابیر"، یعنی مزار یادبود شهرت دارد، 9 سال به طول انجامید. وزن این بنای عظیم 150 هزار تن برآورد شده است. ساخت این بنا در محله آنیت تپه، ابتدا از سوی مدحت آیدین نماینده مجلس ترکیه پیشنهاد گردید. در مسیر آرامگاه راهی وجود دارد که به "آسلانلی یول" معروف است. در این راه، 24 مجسمه شیر قرار دارد که ممثل 24 طایفه اوغوز است. زوج بودن شیرها نشان دهنده وحدت و یکپارچگی است.

"آنیت کابیر" که قلب ملت ترک در آن می طپد، با مجسمه ها، تزئینات، برجها و برجسته کاری هایش، معانی خاصی را در خود محافظت می کند.

آتاترک که در مورد محل دفن خود هیچ وصیتی نداشت، سالها پیش هنگام گردش در رصد تپه آنکارا گفته بود که "چه محل خوبی برای یادمان است."

اگرچه در سال 1941 جهان با جنگی خانمانسوز درگیر بود، ولی 49 پروژه از کشورهای مختلف جهان از جمله ترکیه، آلمان، ایتالیا، اطریش، سوئیس، فرانسه و چکسلواکی برای شرکت در مسابقه بهترین طرح آرامگاه آتاترک به رقابت پرداختند که از بین سه پروژه برگزیده، پروژه شماره 25 پروفسور امین اونات و دکتر اورحان آردا برنده این مسابقه شدند.

"آنیت کابیر" که در زمینی به مساحت 750 متر مربع ساخته شده و شامل راه مجسمه های شیری، میدان مراسم، ده برج و غیره است، دارای 907 متر ارتفاع می باشد.

مزار آتاترک در محلی به نام اتاق مزار که تقریبا 7 متر پائین تر از سنگ قبر یکپارچه و 40 تنی می باشد، قرار دارد. این اتاق بر اساس معماری سلجوقی- عثمانی به صورت 8 گوشه ساخته شده است.

گورستان مفاخر آذربایجان که به نام "فخری خیابانی" معروف است، یکی از زیباترین و در عین حال پر معنی ترین آرامگاه های جهان محسوب می گردد. مهمترین ویژگی این گورستان، اینست که بر روی هر یک از مزارها، مجسمه بزرگ و زیبای شخصیت مدفون قرار داده شده و هنگام ورود به گورستان، بازدید کننده خود را در یکی از موزه های تاریخی احساس می کند. در این گورستان که مشاهیر علمی، فرهنگی و سیاسی آذربایجان در آن دفن شده اند، مزار شخصیت های سیاسی بزرگی چون ابولفضل ائلچی بیگ و حیدر علی یف روسای جمهور آذربایجان و سید جعفر پیشه وری نخست وزیر حکومت ملی آذربایجان به چشم می خورد. بد نیست بدانید که مزار محمد امین رسولزاده بنیانگزار جمهوری آذربایجان در گورستان عصری آنکارا قرار دارد.

از شخصیت های فرهنگی-هنری مدفون در گورستان مفاخر آذربایجان می توان به عزیر حاجی بگوف، آهنگساز و نویسنده اولین اپرای شرق، صمد وورغون، رسول رضا، خلیل رضا و علی آقا واحد شعرای معروف و رشید بهبودوف، شوکت علی اکبرووا خوانندگان نامدار آذربایجان اشاره نمود.

اکنون سری می زنیم به تبریز و مقبرة الشعرای معروف آن. بدون شک در هر شهری شعرای زیادی وجود دارند و برخی از آنان نیز دارای شهرتی فراگیر هستند. اما کمتر شهری را می توان یافت که گورستانی مخصوص شعرا ، ادبا، علما و عرفا در آن وجود داشته باشد.

مقبره الشعرا، در منطقهٔ تاریخی شهر تبریز در مجاورت خیابان ثقة الاسلام و در جوار امامزاده سید حمزه که از مهم ترین امامزاده‌های شهر تبریز است واقع شده است.

تاریخ بنای این مکان تاریخی در پرده‌ای از ابهام است و هر کس در این باره نظری دارد. ولی با توجه به این که بقعهٔ اسدی طوسی در این مکان واقع شده و این شخص یکی از شاعران برجستهٔ قرن چهارم هجری قمری است، قدمت این بنا بیش از هزار سال تخمین زده می‌شود.

مقبرة الشعرا در سال 1157 هجری شمسی بر اثر زلزلهٔ هولناکی تخریب گردید. بعدها بنای یادبودی بر روی این گورستان احداث گردید تا یاد و خاطرهٔ شاعران و عارفانی که در این محل آرمیده اند، برای همیشه زنده بماند. هم چنین در سال 1368 پس از درگذشت محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار شاعر بلند آوازهٔ آذربایجان بنا به وصیتش، او را از تهران به سرزمین مادری اش تبریز منتقل نمودند و در مقبرة الشعرا به خاک سپردند.

علاوه بر شهریار شعرای بسیاری از جمله اسدی طوسی، قطران تبریزی، خاقانی شیروانی و شخصیت هایی مانند ثقه الاسلام، میرزا طاهر خوشنویس و صدها تن دیگر در این محل دفن شده اند.

محمدرضا هیئت

۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

تبريز صاحب تراموا می شود

شهردار تبريز گفت: راه‌اندازي تراموا در تبريز با جديت از سوي شهرداري دنبال مي‌شود.

عليرضا نوين امروز با اعلام اين كه براي پاسخ‌گويي به نيازها و مطالبات شهروندان در حوزه حمل و نقل درون شهري ناگريز از توجه به ايجاد و راه‌اندازي سامانه‌هاي متعدد حمل و نقل هستيم از عزم و تصميم جدي شهرداري براي ايجاد خطوط تراموا در سطح شهر تبريز در آينده نزديك خبر داد.

وي خاطر نشان كرد: در حال حاضر مراحل مطالعاتي راه‌اندازي خطوط تراموا در حال انجام است و پس از انجام مراحل نيازسنجي و مطالعات فني طرح نسبت به اجراي آن اقدام مي‌شود.

نوين در عين حال ابراز اميدواري كرد، در سايه حمايت‌هاي دولت و پيگيري ديگر مسئولان در تصويب و تخصيص اعتبارات مورد نياز اين طرح مراحل اجرايي ساخت تراموا در تبريز در كمترين زمان آغاز شود.

شهردار تبريز در بخش ديگري از سخنان خود توسعه و پيشرفت قابل توجه احداث خط اول و دوم مترو، تجهيز مركز كنترل ترافيك شهرداري، تجهيز 50 تقاطع مهم شهري به دوربين‌هاي كنترل ترافيك، نصب سامانه چراغ‌هاي هوشمند، تخصيص يك هزار و 200 ميليارد ريال اعتبار براي اجراي پروژه‌هاي مسيرگشايي، احداث 21 جايگاه CNG، گاز سوز كردن اتوبوس‌هاي شركت واحد، راه‌اندازي پنج پارك ويژه آموزش ترافيك، نصب سيستم GPSبر روي اتوبوس‌ها و انجام مطالعات اجرايي تراموا و منوريل را از جمله مهم‌ترين اقدامات شهرداري تبريز براي توسعه زيرساخت‌هاي حمل و نقل درون شهري برشمرد و خاطر نشان كرد: در اين ميان به جهت اهميت پروژه مترو به ويژه خط دوم مترو تبريز شهرداري نيازمند حمايت و توجه بيشتر دولت براي پيش‌بيني و تخصيص رديف اعتباري ويژه در بودجه سال آينده است و اين امر با توجه به مصوب بودن اعتبارات اين خط از اهميت فوق‌العاده‌اي براي تبريز برخوردار است.

وي ابراز اميداري كرد، در سايه حمايت‌هاي دولت و تلاش شوراي اسلامي و شهرداري تبريز سال 89 سالي موفق از نظر توسعه كمي و كيفي حمل و نقل درون شهري باشد.

تجمع در برابر سفارت ایران در باکو بخاطر آتش کشیدن پرچم آزربایجان شمالی در ایران توسط مزدوران فاشیست سپاه

همزمان با دیدار رئیس مجلس جمهوری آذربایجان از ایران، حدود پنجاه نفر در اعتراض به سیاست های ایران در برابر سفارت این کشور در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان تجمع کردند.

خبرگزاری های جمهوری آذربایجان گفتند که معترضان در اعتراض به "اقدامات تجمع کنندگان در برابر کنسولگری جمهوری آذربایجان در تبریز" جمع شده بودند.

معترضان که به "کنگره جهانی آذربایجانی ها" تعلق داشتند، تصاویری از روسای جمهور ایران و ارمنستان را که حاوی شعارهایی علیه آنها بود، به همراه داشتند. آنها به روابط ایران و ارمنستان معترض بودند و خواهان قطع روابط ایران با این کشور شدند. این افراد همچنین خواهان پایان یافتن آنچه فشار حکومت ایران بر فعالان آذری در این کشور خواندند، شدند.

خبرگزاری ترند جمهوری آذربایجان گفت این تجمع بیست دقیقه ای با دخالت پلیس پایان یافت.

طبق گزارش برخی منابع خبری در تجمعی که اواخر بهمن امسال در برابر کنسولگری جمهوری آذربایجان در تبریز برگزار شد، معترضان ایرانی، پرچم این کشور را به آتش کشیدند و به سمت ساختمان کنسولگری تخم مرغ پرتاب کردند.

این افراد در اعتراض به آنچه برخورد پلیس باکو با عزاداران شیعه خواندند در برابر کنسولگری جمهوری آذربایجان در تبریز تجمع کرده بودند.

منابع ایرانی می گویند پلیس باکو در ۲۸ صفر، در مراسم وفات حضرت محمد به ضرب و شتم عزاداران پرداخته و گروهی از آنها را بازداشت کرده بود.

معترضان در برابر کنسولگری جمهوری آذربایجان شعارهایی در محکومیت این اقدام و علیه الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان سر دادند.

ایران با دو کشور همسایه خود -ارمنستان و جمهوری آذربایجان-,ولی بخصوص ارمنستان روابط نزدیکی دارد،و در جنگ بین ارمنستان و اذربایجان کمک های تسلیحاتی و سوخت به ارمنستان میرسانده است،گفته میشود که هدف ایران از کمک به نخجوان تضعیف باکو و به طبع ان تضعیف هویت طلبان اذری است. اگرچه روابط با جمهوری آذربایجان هر از چندگاهی دستخوش تنش می شود. روابط جمهوری آذربایجان و اسرائیل یکی از عوامل این تنش است. چند ماه پیش، سفر شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل به جمهوری آذربایجان با اعتراض ایران رو به رو شد و این کشور سفیر خود را برای مشورت به کشور فراخواند.

اکتای اسداف، رئیس مجلس جمهوری آذربایجان که به ایران سفر کرده، با مقام های ایرانی از جمله محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور این کشور دیدار کرده و به تبریز نیز سفر کرده است.

گزارش رادیو دویچه وله از مسئله زبان مادری و دوزبانگی

حدود نیمی از زبان‌های دنیا در معرض نابودی قرار دارند. مرگ هر زبان به معنای از دست رفتن مجموعه‌ای از فرهنگ، تاریخ و آداب گروهی از ساکنان زمین است. سازمان یونسکو روز ۲۱ فوریه را روز حمایت از زبان مادری نام‌گذاری کرده است.

زبان، بازتاب‌دهنده‌ی فرهنگ مردمی است که به آن زبان سخن می‌گویند، نماینده‌ی هویت آنهاست و دنیای آنها را تشریح می‌کند. زبان پدیده‌ای است که همچون موجودی جاندار با مردمی که به آن زبان سخن می‌گویند زندگی می‌کند، آنها را در بیان و درک دنیای‌شان یاری می‌دهد و حتی گاهی می‌میرد.
در یک کلام، زبان هم با گویندگانش زنده است. در اینجاست که لفظ زبان مادری به ذهن خطور می‌کند؛ لفظی که شاید معنی و تعریف آن در لحظه‌ی نخست کاملا روشن به نظر بیاید، اما در نگاه دوم اینگونه نیست.

زبان مادری را گاهی نخستین زبانی به شمار می‌آورند که کودک یاد می‌گیرد. این تعریف مورد مناقشه است؛ کودکان مهاجر و کودکان قوم‌ها یا حتی مذاهبی که در اقلیت به دنیا می‌آیند، الزاما زبان مادرانشان را یاد نمی‌گیرند، یا به اندازه زبان کشور میزبان و قوم حاکم، به آن تسلط ندارند. به عبارتی، زبان مادری الزاما مهم‌ترین زبانی نیست که در زندگی یک فرد می‌ماند و نقش ایفا می‌کند.

دکتر محمدرضا باطنی، یکی از زبان‌شناسان قدیمی و برجسته‌ی ایران، درباره تعریف زبان مادری می‌گوید: «زبان مادرى همانطور که از اسمش برمى‌آید، یعنى زبانى که کودک از مادر خودش براى اولین بار مى‌شنود و آن زبان را یاد مى‌گیرد. ولى این اصطلاح گاهى گمراه‌کننده است، چون زبان مادرى همیشه مهم‌ترین زبان در زندگی کودک نیست. از این رو امروزه زبان‌شناسان به جاى زبان مادرى اصطلاح زبان اول را بکار مى‌برند؛ مى‌گویند زبان اول. زبانى را که بعدا یاد مى‌گیرند مى‌گویند زبان دوم و به همین‌ترتیب.»

در ایران قوم‌های گوناگونی زندگی می‌کنند که هر یک زبان و فرهنگ خاص خود را دارند. حق آموزش زبان مادری برای قوم‌های مختلف این کشور ظاهرا به رسمیت شناخته شده، اما این کار از حمایت کافی و موثر دولت برخوردار نیست.

در اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی، ضمن تاکید بر اینکه زبان و خط رسمی کشور فارسی است و کتاب‌های درسی باید به این زبان باشد، آمده است: «ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.» گرچه در بسیاری از استان‌ها رادیو و تلویزیون برنامه‌هایی نیز به زبان محلی پخش می‌کند، به آموزش این زبان‌ها در مدرسه توجه جدی نمی‌شود.

محرومیت از تحصیل به زبان مادری بسیاری از کودکان ایران را به ویژه در دوران دبستان با مشکلات فراوانی روبرو می‌سازد. افزون بر این همان‌طور که کارشناسان یونسکو نیز می‌گویند، زبان‌های شفاهی بیش از زبان‌های مکتوب با خطر نابودی روبرو هستند.

تنوع زبانی و زبان مادری

همان‌گونه که اشاره شد، بسیاری زبان مادری را زبان بومی یا زبان والدین می‌دانند و حمایت از آن و فراهم کردن امکانات فراگیری آن، به ویژه برای مهاجران و اقلیت‌های قومی را گامی مهم در حفاظت از تنوع زبان‌ها به شمار می‌آورند. بحث زبان مادری به ویژه زمانی پیچیده و به نوعی جذاب می‌شود که مسئله قومیت، هویت و دوزبانگی به میان آید.

لفظ دوزبانگی نیز مانند لفظ زبان مادری تنها در نگاه نخست روشن به نظر می‌رسد. خانم دکتر امیلیا نرسیسیانس، زبان‌شناس و جامعه‌شناس تعلیم و تربیت ‌که یکی از حوزه‌های پژوهشی او دوزبانگی است، به گونه‌ها یا درجه‌های مختلف دوزبانه‌بودن اشاره می‌کند.

وی می‌گوید: «ما اشخاصی را داریم که دو زبانه‌ی کامل هستند. یعنی اگر بخواهند از دو زبان در دو حوزه‌ی متفاوت یا حوزه‌های متفاوت استفاده کنند، کاملا از عهده‌ی این کار برمی‌آیند. البته یک دو زبانه‌ی کامل به خودی خود نمی‌تواند یک دوزبانه‌ی کامل باشد، مگر اینکه شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن منطقه که در آن زندگی می‌کند نیز برای او مناسب باشد. ما دوزبانه‌هایی را داریم که دوزبانه‌های کامل و هم‌رتبه نیستند. یعنی یکی از زبان‌های آنها بر زبان دیگرشان غالب است که دلایل آن را باید در جامعه جستجو کرد.»

دکتر نرسیسیانس به مورد ارامنه در ایران اشاره می‌کند: «برای ارامنه زبان ارمنی زبان خانه است، زبانی است که یک کودک ارمنی با پدر و مادرش صحبت می‌کند و از آنجایی که ارامنه جمعیت نسبتا بسته‌ای هستند، از زبان ارمنی هم در مراوداتش با دوستانش یا در مدارس ارامنه استفاده می‌کند. این زبان ارمنی اما جایی برای ارتقاء، برای پرورش، برای توسعه بیشتر پیدا نمی‌کند، زبان ارمنی‌ای که به خانه محدود شود، نتیجتا حوزه‌ی پیشرفت ندارد. یعنی حوزه‌های متفاوتی ندارد که فرد در آن تمرین زبان ارمنی کند. حوزه‌های زندگی‌شان هم که بسته است و با جمعیتی بیشتر، مثلا فرض کنید با فارس‌زبان‌ها، تماس چندانی ندارند. پس فارسی را هم آنچنان که باید و شاید یاد نمی‌گیرند.»

زبان مادری و هویت رابطه‌ای تنگاتنگ دارند. پرسش اینجاست که آیا میزان احاطه به زبان نیز در تعیین آنکه فرد کدامیک از زبان‌ها را زبان مادری خود تلقی کند، تاثیرگذار است؟

به عقیده‌ی دکتر محمدرضا باطنی، نمی‌توان به این پرسش پاسخی کلی داد، بلکه باید به شکلی موردی به این مسئله نگریست. وی می‌گوید: «یک نفر ممکن است که آذرى باشد و از سن ۵ سالگى به تهران آمده باشد. و یک نفر ممکن است که در جستجوى کار در سن ۳۵ یا ۴۰ سالگى آمده باشد که زبان فارسى را شکسته بسته صحبت مى‌‌کند. ولى در عرق ملى و در عرق این که من ترک یا آذرى هستم، داستان فرق مى‌کند. ممکن است همان بچه‌اى که در سن ۵ سالگى آمده و الان فارسى را هم بى‌لهجه صحبت مى‌کند، بگوید که من ‌آذرى هستم و در انجمن آذرى‌هاى تهران هم شرکت داشته باشد.»

خانم دکتر نرسسیانس نیز بر این باور است که «مسئله‌ی تملک زبان یا هویت پیدا کردن نسبت به زبان یک‌مقدار هم جنبه‌ی فردی می‌تواند داشته باشد که طرف تعلق بیشتری به گروه «آ» حس کند یا به گروه «ب». از آن گذشته، جنبه‌های عاطفی که فرد می‌تواند نسبت به این زبان‌ها داشته باشد، نیز می‌توانند نقش بازی کنند.»

خطر روزافزون نابودی زبان‌ها

از میان رفتن قبیله‌ها و قوم‌های کوچک بر اثر از میان رفتن زیستگاه‌های طبیعی، یا کوچ دادن آنها به حاشیه‌ی شهرهای بزرگ و اردوگاه‌ها، یکی از تهدیدهای زبان مادری است.

در چند دهه‌ی گذشته بسیاری از قبیله‌های جنگل‌نشین به این شکل زبان و هویت قومی‌شان را از دست داده‌اند. جنگ‌های داخلی و مهاجرت وسیع قوم‌های مغلوب به کشورهای همسایه نیز از دیگر دلیل‌های فراموش شدن بعضی از زبان‌ها هستند.

عصر مدرن و تغییراتی که در ساختار سنتی زندگی بشر پدید آمده، عرصه‌ی زندگی گروه‌های کوچک را تنگ کرده و باعث گسترش و تسلط چند زبان در میان اکثریت جامعه‌ی جهانی شده است. زبان‌های شفاهی که تعدادشان حدود ۱۲۰۰ زبان تخمین زده می‌شود، بیشتر در معرض خطر نابودی قرار دارند. بخش عمده این زبان‌ها متعلق به مردم قاره آفریقاست که به ۲ هزار زبان سخن می‌گویند.

مطابق برآورد یونسکو، از حدود ۶ هزار زبانی که در جهان شناخته شده است، بیش از سه هزار زبان در حال نابودی هستند. این زبان‌ها هم اکنون نیز توسط گروه‌های بسیار کوچکی به کار برده می‌شوند و تقریبا هیچکدام شانسی برای بقا ندارند. ۹۶ درصد از زبان‌ها تنها در بین ۴ درصد از جمعیت جهان رواج دارند. برای نمونه، در جزایر پاپوآ گینه نو واقع در اقیانوس آرام، بیش از ۸۰۰ زبان وجود دارد که بعضی از آنها متعلق به جمعیتی کمتر از ۲۰۰ نفر هستند. تعداد کل ساکنان این جزایر به هفت میلیون نفر نمی‌رسد.

به باور سازمان یونسکو، باید تلاش کرد تا زبان‌هایی که گسترش زیادی ندارند در کنار زبان‌های فراگیر شانس ادامه حیات داشته باشند. چنین تلاشی با توجه به نقش زبان در شکل‌گیری شخصیت فردی و هویت فرهنگی قوم‌ها و ملیت‌ها، می‌تواند فرهنگ جهانی را شکوفاتر کند.

وزارت اطلاعات ایران: عبدالمالک ریگی دستگیر شد

وزارت اطلاعات ایران از دستگیر شدن عبدالمالک ریگی سرکرده گروه موسوم به "جندالله" خبر داد.

وزارت اطلاعات در بیانیه خود آورده است: "سربازان گمنام امام زمان در يک عمليات مهم عبدالمالک ريگي سرکرده گروهک تروريستي شرق ايران را بازداشت کردند."

خبرگزاری فارس نیز در خبر فوری خود از دستگیری نفر دوم گروه جندالله خبر داده است. این خبرگزاری نیمه رسمی مشخصاتی از نفر دوم این گروه را اعلام نکرده است.

این خبرگزاری به نقل از دادستان عمومی و انقلاب زاهدان از انتقال ریگی به خاک ایران خبر داده است. به این ترتیب این خبر از دستگیری وی در خارج از ایران و انتقال وی به داخل کشور حکایت می کند.

تلویزیون دولتی ایران از صبح سه شنبه به پخش گسترده برنامه های مرتبط با دستگیری عبدالمالک ریگی پرداخته است.

هنوز در مورد اینکه سرکرده گروه جندالله در کدام کشور دستگیر شده است خبری منتشر نشده است اما احتمال می رود وی در یکی از کشورهای شرقی همسایه ایران دستگیر شده باشد.

پیش از این نیز عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک ریگی توسط مأموران امنیتی ایران دستگیر شده بود.

این گروه که در منطقه بلوچستان ایران فعال است تا کنون در چندین انفجار و کمین دهها نفر از نیروهای نظامی ایران را به قتل رسانده است.

در یکی از خونین ترین این اقدامات، گروه جندالله در ۲۶ مهر ۱۳۸۸ در شهر سرباز استان سیستان و بلوچستان یک انفجار انتحاری انجام داد که به کشته شدن نورعلی شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران و فرمانده قرارگاه قدس، محمدزاده فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان، فرماندهان سپاه ایرانشهر، سرباز و تیپ امیرالمؤمنین و چندین نیروی نظامی و غیرنظامی انجامیده بود.

احتمال تعطيلي صنعت چرم کشور ( آزربایجان )

عضو انجمن صنايع چرم ايران با انتقاد از آزادسازي صادرات مواد اوليه اين صنعت از کشور گفت: در حالي که تمامي کشورهاي منطقه صادرات مواد اوليه صنعت چرم خود را به منظور حمايت از توليدکنندگان شان ممنوع کردند، اما در ايران صادرات اين مواد کاملاً آزاد بوده و در صورت ادامه روند کنوني احتمال تعطيلي صنعت چرم کشور وجود دارد.

عباس ترکمان در گفت وگو با ايسنا، در اين باره توضيح داد: هم اکنون صادرات انواع پوست گاوي، گوسفندي و وت بلو از کشور آزاد بوده و صادرات بي رويه اين مواد باعث ايجاد مشکل براي صنايع چرم کشور شده است.

وي با بيان اينکه صنعت چرم هند براي در اختيار گرفتن بازارهاي منطقه طي سال هاي آينده برنامه ريزي کرده است، افزود: اين در حالي است که صنعت چرم ايران با بحران جدي روبه رو بوده و صادرات بي رويه مواد اوليه اين صنعت نيز به بحران کنوني اضافه شده است.

عضو انجمن صنايع چرم ايران با اشاره به از دست رفتن توانايي هاي کشور در زمينه صادرات انواع محصولات چرمي يادآوري کرد: زماني صنايع چرم ايران به عنوان صنايع آلاينده شناخته شده و در نتيجه اين صنايع مجبور به انتقال فعاليت هاي خود به شهرک هاي صنعتي شدند، اما در اين جابه جايي هيچ حمايتي از واحدهاي صنعت چرم نشد و در نتيجه بسياري از واحدها عملاً تعطيل شدند.

ترکمان خاطرنشان کرد: البته وزارت صنايع و معادن از ما خواسته براي اعمال تعرفه روي صادرات مواد اوليه صنعت چرم پيشنهاد ارائه دهيم، اما بايد گفت اين کار نيز بي فايده خواهد بود، چرا که صادرات مواد خام و اوليه صنعت چرم همچنان از ايران ادامه خواهد يافت.

وي تاکيد کرد: تنها راه برون رفت از بحران کنوني صنعت چرم ممنوع کردن صادرات کليه مواد اوليه اين صنعت از کشور است. او همچنين با بيان اينکه در صورت ادامه بحران، اشتغال موجود در صنعت چرم ايران بيش از گذشته کاهش مي يابد، تاکيد کرد: حتي در کشور کوچک و فقيري مانند بنگلادش نيز دولت از صنايع چرم حمايت کرد و اين در حالي است که چنين اتفاقي در ايران رخ نداده است. پيشتر نيز بنيابيان فعال صنعت چرم در استان آذربايجان شرقي با انتقاد از آزادسازي مواد اوليه صنعت چرم هشدار داده بود ادامه روند کنوني باعث تعطيلي 300 واحد چرم فعال در تبريز خواهد شد.

مقام قزاق در حضور همتای ایرانی: فارابی مال ماست!

ایلنا: رئيس فرهنگستان هنر قزاقستان در حضور علي معلم بر ادعاي كشور خود مبني بر مليت قزاقستاني فارابي تاكيدي دوباره كرد بر اينكه ابونصر فارابي؛ قزاقستاني است؛ بدون آنكه پاسخي از رييس فرهنگستان هنر ايران دريافت كند.

صبح امروز( 3 اسفندماه) مراسم امضاي تفاهم‌نامه همكاري همه‌جانبه دو فرهنگستان هنر ايران و قزاقستان با حضور روساي دو فرهنگستان، علي معلم و آريستان‌بيگ‌محمدعولي در ساختمان فرهنگستان هنر برگزار شد.

اين تفاهم‌نامه همكاري همه‌جانبه ناشي از توافقات همه‌جانبه دو فرهنگستان هنر و براي ايجاد روابط سازمان‌دهي شده درست شده كه قرار است دو فرهنگستان در چارچوب موارد مورد علاقه دو طرف همكاري كنند. در ذيل اين تفاهم‌نامه آمده است كه همكاري‌هاي آكادميك، آموزشي ـ پژوهشي و توافق در زمينه حفظ و توسعه هنرهاي ايران و قزاقستان زمينه‌هاي همكاري را فراهم مي‌كند و قرار است دو فرهنگستان در مسائلي مانند فلسفه هنر، هنرسينما، تئاتر و ... فعاليت‌هاي مشتركي را شروع كنند.

علي معلم دامغاني(رئيس تازه منتصب‌ شده فرهنگستان) در ابتداي اين نشست گفت: اميدواريم اين قدم نخستين، حداقل در روزگار تصدي من در فرهنگستان هنر قدمي مبارك باشد براي ارتباطات سالم، درست و با اهميت كه بر قواعد اهم و في‌الهم استوار باشد.

وي افزود: مسلما بعضي براي دوستي به ما نزديك‌ترند كه در دنياي آتي وجوه ارتباطي مشتركي با ما دارند.

وي از روسيه شوروي به خاطر استفاده نادرست و توهين‌آميز از هنرهاي اسلامي كشورهايي مثل قزاقستان انتقاد كرد و گفت: امروز بسياري از گوهرهاي گرانبهاي معماري، فرهنگي كشورهاي اسلامي درحال نابودي است و آن‌چنان كه پيامبر اسلام فرموده‌اند كه قوي از ايرانيان و باج‌دهنده انديشه‌هاي اسلامي هستند ما بيش از ديگران نگران اين وضع هستيم.

معلم ادامه داد: وظيفه ماست كه كوشش كنيم اين نشانه‌ها باقي بماند در عين حال ارتباطات قوم زنده با قوم زنده ديگر واجب است.

در ادامه آريستان بيگ‌محمدعولي با اشاره به سخنراني روز گذشته علي معلم دامغاني ادعا كرد كه رئيس فرهنگستان ايران نه تنها توانسته موجبات جلب توجه همتاي قزاقستاني را جلب كند بلكه توانسته است قلب او و هيات همراهش را نيز تسخير كند.

وي افزود: معلم در صحبت‌هاي ديروز گفت كه ما همه پسرهاي خيام، فردوسي و فارابي هستيم و من مطمئن هستم كه اين توافق‌نامه منبع خير خواهد شد.

وي ادامه داد: به محض اينكه وارد كشور شما شديم پي به علاقه مردم شما به حفظ فرهنگ گذشتگان و آثار باستاني شما شديم و معتقدم كساني كه علاقه‌مند به گذشته خودشان هستند مطمئنا آينده خوبي در انتظار دارند.

وي در پايان گفت: تلاش‌هاي رياست جمهوري قزاقستان باعث شده كه كشور ما در دنيا به خوبي شناخته شود و همه از اين كشور به نيكي ياد كنند.

در ادامه اين برنامه قرار شد كه تنها چند سئوال پرسيده شود.

علي معلم دامغاني در پاسخ به سئوال يكي از خبرنگاران مبني بر اينكه باتوجه به اينكه گرايش اصلي شما شعر است و بعداز انتخاب‌تان به رياست فرهنگستان هنر حتي خودتان نيز تعجب كرده‌ايد آيا خود را انتخاب شايسته‌اي براي تصدي اين پست مي‌بينيد؟، گفت: من اولي‌ترين فرد براي اين پست هستم.

وي افزود: در مورد مناسب بودن يا نبودن من براي اين پست حرف‌هاي بسياري است اما من در اينجا صرفا حرمت روزنامه و روزنامه‌نگاري را نگه مي‌دارم كه جواب سئوال شما را مي‌دهم وگرنه سئوال شما را مناسب نمي‌دانم. من شاعرم و شعر مادر همه هنرها است و من نسبت به كساني كه در پست‌هاي غيرتخصصي مسئوليت دارند؛ بسيار اولي‌تر هستم.

در ادامه رئيس فرهنگستان هنر قزاقستان در مورد ادعاي اين كشور در مورد مليت فارابي گفت:‌ بله فارابي يك قزاقستاني است.

وي افزود: اين يك سئوال تاريخي است و نياز به بحث زيادي دارد. كلا در مورد خيلي از بزرگان كه كجا متولد شده‌اند يا كجا زندگي كرده‌اند هميشه اين بحث‌ها بوده و است همان‌طور كه شوروي سابق مي‌گفت كه حكيم عمر خيام در سمرقند به دنيا آمده است.

وي ادامه داد: همان‌طور كه ما مي‌دانيم محل تولد فارابي در ايران بوده است ولي شهري به نام الفاراب در قزاقستان وجود دارد و به احتمال بسيار زياد اين شهر محل تولد ايشان است و درحال حاضر دست‌نوشته‌هاي بسيار زيادي از فارابي وجود دارد كه در اين شهر محفوظ نگاه داشته شده است.
رئيس فرهنگستان قزاقستان در پاسخ به سئوال ديگر مبني بر اينكه آيا شما يك هنرمند هستيد يا صرفا براساس قواعد سياسي و رياست فرهنگستان هنر قزاقستان منصوب شده‌ايد، گفت: من يك هنرمند فعال در زمينه موسيقي كلاسيك هستم.

۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

خاطرات و آتاتورک

در مقابل نبوغ آتاتورک کاری نمی شد انجام داد.

دوستان، قرنها به ندرت یک فرد نابغه پرورش می دهند. بخت بد ما را ببینید که در قرن ما آن نابغه نصیب ملت ترک شده است. در مقابل نبوغ آتاتورک کاری نمی شد انجام داد.

این سخنان به لوید جرج یکی از نخست وزیران اسبق انگلستان تعلق دارد. لوید جرج در پارلمان انگلستان در مقابل انتقاداتی که از وی بخاطر پیروزی ارتش ترک در جنگ استقلال به سال ۱۹۲۲ صورت می گرفت، با این سخنان از خود دفاع می کرد.

در آنروزها روزنامه دیلی تلگراف پرتیراژترین روزنامه انگلستان از آتاتورک کبیر با این عنوان یاد کرده بود:

آتاتورک چنان پرچم ترک در روح ملت ترک موج می زند.

گلائود فاررئر رمان نویس و دیپلمات فرانسوی نیز در سال ۱۹۳۰ چنین گفته است:

بعد از قرارداد سور چنین تصور می کردم که ترکیه مرده و به تاریخ خواهد پیوست. فقط ترکیه در سایه آتاتورک بقا یافت و تلاشهای لوید جرج برای نابود سازی این بقا که در مقابل جهان قد علم کرده، بی ثمر و عقیم مانده است.

ادوارد هریوت نخست وزیر وقت فرانسه نیز در سال ۱۹۳۳ به آتاتورک گفته بود: پاشا چگونه می توان شیفته شما نشد؟ بزرگترین اثر نبوغ شما ترکیه لائیک می باشد.

آتاتورک رهبری با شخصیت والا بود. وی فردی صمیمی بوده و همواره از مبالغه و تظاهر دوری می جست. از کسانیکه او را تمجید و ستایش می کردند خوشش نمی آمد.

آتاتورک بسیار دست و دلباز بود و هدیه دادن را بسیار دوست داشت. او هدیه دادن را بسیار دوست داشت. برای هدیه دادن به هیچ بهانه ای نیاز نداشت. لوازم و اشیاء شخصی گرانبها و بسیار ارزشمند خود را بطور مرتب به دوستانش هدیه می کرد. افرادیکه از آتاتورک هدیه می گرفتند، بسیار خوشحال شده و بر خود می بالیدند.

گویند، روزی آتاتورک پالتوی پوست خود را به دکتر نشات عمر هدیه می کند، سایز پالتو بزرگ بوده و فقط دکتر عمر با نهایت ادب و نزاکت می گوید: پاشا بسیار سپاسگزارم. گویی برای بدن من دوخته شده است. آتاتورک نیز از سخنان مذکور خوشش آمده و قهقهه سر می دهد.

اتاتورک کبیر حقیقتا نیز شخصیت رنگینی داشت. به صراحت می توان گفت که مرد ساده ای محسوب می شد. زیرا از یکسو ضمن نوشیدن قهوه و دوغ، با روستائیان به صحبت نشسته و از سوی دیگر نیز پیژامه پوشیده و چهار زانو بر سر سفره می نشست. او خوردن کیک در قنادی و خوردن سوپ در رستوران را دوست داشت. او صاحب روحی آزاد بود.

حتی دقایق بیشماری بر سر گرافون نشسته و به موسیقی گوش می داد. از رقص نیز خوشش می آمد. او هم سربازی جسور و بی باک و هم مردی رمانتیک و احساساتی بود.

آتاتورک کبیر بعنوان سربازی قهرمان، دولتمردی بسیار موفق، انقلابی بزرگ و جسور، مردی مردم گرا و معاصر، شیک پوش، خوش قیافه و بسیار باهوش شناخته شده و محبوبیت یافته بود.

آتاتورک کبیر گاهی اوقات در نتیجه تاثیرپذیری از روح آزاد خود، چنان شهروندان عادی سوار اتوبوس، قطار و تراموای می شد. اغلب اوقات نیز به جاده بی اوغلو در استانبول می رفت. رقصهای محلی را بسیار دوست داشت و بعضی شبها از آشپز کاخ می خواست که برایش املت بپزد.

در خلال روزهایی که در فلوریا اقامت داشت، در ساحل دریا به گفتگو با شهروندان نشسته، با کودکان شوخی کرده، با جوانان شنا نموده و ساعتها قایقرانی می کرد. در جشنهای عروسی شهروندان عادی شرکت کرده و به عروس و داماد هدیه می داد.

مقاله این هفته را نیز با سخنانی از آتاتورک در رابطه با عادات و دلبستگی هایش به پایان می بریم.

آتاتورک می گوید: من اهداف و دلبستگیهای بسیار بزرگی دارم، فقط این اهداف و ایده آل هایم کسب مقامی بزرگ و یا ثروت زیاد نمی باشد و با مادیات هیچ ارتباطی ندارد. دلبستگی، امیال و ایده آلهای من برای وطنم فایده داشته و تحقق آنها به من نیز آسودگی روح و روان خواهد داد. هدف و غایه من از زندگی همیشه این بوده است. به این غایه از وقتی که خیلی جوان بودم دست یافته و تا آخرین نفس نیز آنرا حفظ خواهم کرد.

ناصر شفق:موضوع فروش باشگاه تراكتورسازي كذب است

ناصر شفق در گفتگو با ايسنا، با تکذيب خبر فروش امتياز باشگاه تراکتورسازي تبريز به دليل بدهي ‌٥/١ ميليارد توماني، اظهار کرد: اين موضوع صحت ندارد و هيچ بحثي در اين موضوع وجود نداشته است. اين خبر را به شدت تکذيب مي‌کنم؛ تراکتورسازي تيمي است که اکنون در ليگ برتر فوتبال کشور بدون حاشيه مشغول به کار است و متاسفانه برخي شايد عده‌اي نمي‌خواهند اين تيم مردمي موفق باشد.


مديرعامل باشگاه تراکتورسازي تبريز افزود: اين خبر گويا از کانال واحد تبليغات شرکت جوانان خير منتشر شده که در اين زمينه با مديرعامل اين شرکت صحبت کردم و او هم موضوع را تکذيب کرد. گمان مي‌کنم دو علت براي انتشار چنين خبري مي‌تواند وجود داشته باشد؛ اول اينکه ممکن است در اين تعطيلي ليگ کمبود مطلب در برخي روزنامه‌ها باعث شده موضوعات جديد حاشيه‌اي ولو نادرست را مطرح کنند. همچنين ممکن است واحد تبليغات آن شرکت مي‌خواسته مدتي در بورس خبري کشور قرار بگيرد و يا با اين کار تبليغي باشد براي شرکت مذکور. در هر حال اصل قضيه کذب است.


شفق تاکيد کرد: باشگاه تراکتورسازي متعلق به کارخانه تراکتورسازي و مردم آذربايجان است و از سرمايه‌هاي اين منطقه به شمار مي‌آيد. اين باشگاه تنها مبلغ ‌٥/١ ميليارد تومان از شرکت جوانان خير وام گرفته که در فرصت لازم آن را پرداخت مي‌کند. اين مبلغ در قبال سرمايه باشگاه رقم زيادي نيست و عدم پرداخت آن بيشتر شبيه يک شوخي مي‌ماند.


مديرعامل باشگاه تراکتورسازي در پاسخ به اين سوال پس آيا قائم مقام باشگاه تراکتورسازي که خبر از آمادگي باشگاه براي کار واگذاري، در يکي از نشريات ورزشي داده بود، با شما هماهنگي‌هاي لازم را نکرده است، گفت: قائم مقام باشگاه تراکتورسازي غفوري است که از مصاحبه او در اين زمينه اطلاعي ندارم. بي‌ترديد موضوع همين است که عنوان کردم و نمي‌دانم افراد ديگر اگر صحبت کرده باشند با استناد به چه مسائلي چنين گفته‌اند.


وي درباره‌ي وضعيت تيمش و اينکه آيا تعطيلي ليگ با توجه به حذف تراکتورسازي در جام حذفي، به ضرر اين تيم نيست، تصريح کرد: تيم ما تمريناتش را در روال عادي گذشته ادامه مي‌دهد و هيچ مشکلي ندارد. البته بنده مي‌خواهم به دليل بوجود آمدن احتمالي برخي مشکلات يا موضع‌گيري‌ها، در اين‌باره موضع‌گيري نداشته باشم؛ ما کار خودمان را انجام مي‌دهيم و تلاش مي‌کنيم تيم را در شرايط آماده نگه داريم.

۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

سینمای ترکیه برنده عالیترین جایزه جشنواره بین المللی فیلم برلین

فیلم هنری عسل به کارگردانی سمیح کاپلان اوغلو روایتگر حکایت کودکی به نام یوسف است که به دنبال پدر می رود و سرانجام از بازگشت پدر ناامید می شود.

فیلم عسل (بال) برنده جایزه خرس طلایی شصتمین جشنواره فیلم برلین (برلیناله) شد.

فیلم هنری عسل به کارگردانی سمیح کاپلان اوغلو روایتگر حکایت کودکی به نام یوسف است که به دنبال پدر می رود و سرانجام از بازگشت پدر ناامید می شود. پدر یوسف به نام یعقوب به دنبال پیدا کردن نوعی زنبور بسیار نادر و در حال انقراض به نام زنبور قفقاز در اعماق جنگل ناپدید می شود.

در این جشنواره رومن پولانسکی با فیلم گوست رایتر برنده جایزه بهترین کارگردانی شد.

گریگوری دوبرگین و سرگئی پوسکه بالیس از روسیه به خاطر هنرنمایی در فیلم "چطور تابستان را به اتمام رساندم" و شینوبو تراجیما از ژاپن به خاطر هنرنمایی در فیملم کاترپیلار جایزه بهترین هنرپیشه های مرد و زن این جشنواره معتبر بین المللی فیلم را به خود اختصاص دادند.

فیلم عسل سومین بخش از سه گانه کاپلان اوغلو به دنبال ساخت فیلمهای تخم مرغ (یومورتا) و شیر (سوت) می باشد. فیلم تخم مرغ از این کارگردان در بخش نوعی نگاه جشنواره کن به نمایش در آمد و فیلم شیر نیز جایزه شیر طلایی جشنواره بین المللی ونیز شد.

سمیح کاپلان اوغلو در سال 1963 در ازمیر به دنیا آمد. وی در سال 1984 تحصیلات خود را در رشته سینما – تلویزیون دانشگاه 9 می به پایان رساند.

اولین فیلم وی با عنوان "هرکس در خانه خود" مورد توجه بسیار قرار گرفت و موفق به کسب جوایز بسیاری از فستیوالهای داخلی و خارجی شد.


پولادي بازي با سپاهان را از دست داد

هافبک تيم فوتبال تراکتورسازي از بازي مقابل سپاهان اصفهان محروم شد.
مهرداد پولادي به دليل 3 اخطاره شدن، بازي هفته بيست و هشتم تراکتورسازي مقابل سپاهان را از دست داد.
تراکتورسازي علاوه بر اينکه نمي تواند از اين بازيکن استفاده کند، عرفان اولروم را نيز به دليل مصدوميت در اختيار ندارد.
البته شايد اين بازيکن تا جمعه هفته آينده بتواند خود را برساند.
شایان ذکر است تمرين تیم تراکتورسازي امروز تعطيل است و از فردا کار خود را آغاز مي کند.


دو زبانگی یا دیگلوسی ترک زبانان در ایران ! ــ حسن راشدی

تبریز سسی : تحصیل به زبان ترکی یکی از نیازمندیهای اساسی مردم ترک ایران است که بی توجهی به آن می تواند عواقب ناخوشایندی را به دنبال داشته باشد.

باور اکثریت مردم ترک ایران بر این است که مسئولین کشور با این نیازمندی معنوی مردم کشورمان بیگانه نیستند، اما تمامیت خواهان و انحصار طلبان فرهنگی و شوونیستها که می خواهند زبان و فرهنگ و ادبیات غنی و متنوع ایران را فقط در قالب تنگ زبان فارسی بگنجانند و ایرانی بودن را تنها فارس بودنتبلیغ کنند ، با پیش کشیدن تصورات واهی،مسئولین مملکتی را در اجرای اصول 15 و 19 قانون اساسی دچار تردید می کنند.

حتی مدافعان دموکراسی خواهی و آنهائیکه شعار "ایران برای همه ایرانیان" را سرلوحه تبلیغات انتخاباتی خود برای مجلس ششم قرار داده بودند در جواب سئوال علت عدم اجرای اصول 15 و 19 قانون اساسی و تدریس به زبانهای غیر فارسی در مدارس،به کلی گوی متوسل شده و اساسا مسئولیت خود را در دفاع از اصول دموکراسی فراموش می کنند!

اما ملت آگاه آذربایجان می داند که دیگر تاریخ مصرف فرضیه کهنه " یک کشور و یک زبان " سالهاست به سر رسیده و با اتکا به این فرضیه فرسوده نمی توان ملتی را از حقوق فرهنگی و زباتی خود محروم کرد !

مردمی که امروز در چارچوب خط مرزی ایران زندگی کرده و به ترکی سخن می گویند بر خلاف تصورات و تبلیغات تفرقه افکنانه آریائیست ها و پان ایرانیست ها،خود را وارثین اصلی و بومی این سرزمین کهنسال می دانند که تاریخ آن نه از 2500 سال پیش و از زمان کوچ اقوام آریایی از استپ های جنوب سیبری به ایران و تشکیل حکومتهای هخامنشی،بل از زمان ارائه اولین تمدن بشری به جهان بشریت و 7000سال پیش توسط ترکان دیرین این کشور یعنی سومریان شروع شده و تا به امروز ادامه یافته است.

در طول تاریخ 7000 ساله ایران،تنها هزار سال پادشاهان غیر ترک از جمله مقدونی ( یونانی ) و فارس و عرب بر ایران حکومت کرده اند که کمتر از 6/1 زمان کل تاریخ ایران است !
از شروع حکومت سلجوقیان و از هزار سال پیش تا پایان حکومت قاجار نیز جز حکومت کوتاه مدت زندیه هیچ عنصر غیر ترکی در ایران حکومت نکرده است. در طول مدت 2500 سال، دو ملت ترک و فارس همواره در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته و در طول حکومت هزار ساله اخیر، پادشاهان ترک همواره ازنخبگان فارس زبان در اداره امور کشوری استفاده کرده و آنها را تا مقام نخست وزیری ارتقا داده اند.

در طول حاکمیت هزار ساله سلاطین ترک بر ایران ، در عین حالی که زبان پادشاهان ، وزرا ، وکلا ،صاحب منصبان عالی مقام کشوری و لشکری ترکی بوده و در مباحث دینی و فلسفی و علوم ریاضی و طب و نجوم از زبان عربی استفاده میشد، زبان دری(فارسی) هم به عنوان زبان شعر دربار و زبان بزم و شادی سلاطین مورد حمایت پادشاهان ترک بوده و این سلاطین ، در تشویق شاعران فارسی گوی به سرائیدن شعر و تقویت زبان فارسی دری نقش اساسی داشتند .

در طول حکومت سلاطین ترک و در طول ۱۰۰۰ سال ، زبان ترکی و فارسی در کنار هم و به موازات هم تا پایان دوره قاجار مورد استفاده در گفتار و نوشتار قرار می گرفته که آثار ارزشمندی از هر دو زبان به یادگار مانده است.

از زمان حاکمیت خاندان پهلوی که به حاکمیت مطلق زبان فارسی در ایران منجر گردید،تدریس زبان ترکی در مدارس ممنوع شد(1) و بجز یکسال و در زمان نهضت مردم آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری در سالهای 1324-1325 که زبان ترکی ، زبان رسمی دانشگاه و مدارس و ادارات آذربایجان شد در بقیه زمانها اجازه تدریس به این زبان در مدارس و مراکز آموزشی ایران داده نشده است ؛ و در حالی که زبان ترکی آذربایجانی در دانشگاههای مختلف جهان تدریس و تحقیق می شود و دانشجویان زیادی در این کشورها به تحصیل و بررسی این زبان در مقاطع مختلف دانشگاهی می پردازند در کشور خودمان فرزندان این مرز و بوم از تحصیل به زبان خود محروم مانده اند!

در کشوری که نزدیک به نصف جمعیت آن را ترک زبانان تشکیل می دهند و در دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی آن زبان چینی،ژاپنی،ارمنی،هوسایی و سواحلی آفریقائیها تدریس می شود ولی برای تدریس و تحصیل قانونمندترین زبان دنیا یعنی ترکی آذربایجانی در این مراکز جایگاهی نیست!

و در حالی که رئیس جمهور کشور با ارائه " گفتگوی تمدن ها "چراغ روشن فرهنگ و تمدن را به عبادتگاه فرهنگ دنیا تقدیم می کند،خانه کوچک گفتگوی تمدن و فرهنگ خود در ایران در تاریکی است!
علی رغم عدم امکان تحصیل و تحقیق به زبان ترکی در داخل کشور،در سالهای اخیر مطالعه و بررسی این زبان مورد توجه دانشمندان زبانشناس،محققین و دانشجویان دانشگاههای مختلف جهان قرار گرفته و در این زمینه تحقیقات نسبتا گسترده ای انجام گرفته و در حال انجام می باشد.

در طول یک سال گذشته ( از پائیز 1378 تا پائیز 1379) سه نفر از دانشجویان دانشگاههای کشورهای کره جنوبی،سوئد و سوربن فرانسه موضوع پایان نامه های خود را تحقیق و بررسی زبان ترکی در ایران قرار داده اند.

"کلمات مشترک در زبان کره ای و ترکی" موضوع پایان نامه دانشجوی کره ای،"ترکان دو زبانه تهران" موضوع پایان نامه دکترای دانشجوی سوئدی و "دو زبانگی یا دیگلوسی در ایران" موضوع پایان نامه آقای سونل بوسنالی دانشجوی دانشگاه سوربن فرانسه می باشد.

آقای "سونل بوسنالی" که ملیت ترکیه ای دارد و در دانشگاه سوربن فرانسه تحصیل می کند با ارائه ارقام و آمار در مورد ترک زبانان ایرانی که به زبان غیر مادری تحصیل کرده و مجبور به نوشتن و حتی صحبت کردن به زبان فارسی می باشند دو زبانگی یا دیگلوسی را از نظر کاربرد زبان مادری در محیط های مختلف مورد مطالعه علمی قرار داده و پس از تحقیق و بررسی به مدت یک سال در ایران خلاصه پایان نامه خود را روز دوشنبه 23/ 8 /79 طی مراسمی در تهران در محل ساختمان انجمن فرهنگی ایران و فرانسه با شرکت رئیس انجمن آقای کریستوفر بالایی و دیگر اعضا انجمن و در حضور تعداد زیادی از استادان دانشگاه تهران ،دانشمندان،محققین و نویسندگان آذربایجانی مقیم مرکز از آن جمله آقایان دکتر جواد هیئت،استاد بهزاد بهزادی،اینجانب و دیگران قرائت کرده و توضیحات لازم را ارائه نمود.
در این مقاله قسمتی از تحقیقات آقای بوسنالی ارائه گردیده مورد تجزیه – تحلیل قرار می گیرد.

آقای بوسنالی دو شهر تهران و سلماس را به عنوان نمونه شهرهای مورد سئوال تحقیقی خود انتخاب کرده و کاربرد زبان ترکی را در این دو شهر مورد مطالعه حضوری قرار داده است؛ از نظر آقای بوسنالی دو شهر تهران و سلماس از آن جهت انتخاب شده اند که در تهران زبان ترکی در همسایگی زبان فارسی و دیگر زبانهای مرسوم ایران قرار دارد و در سلماس نیز این زبان همسایگانی چون کردی و ارمنی دارد.
نمونه آماری آقای بوسنالی در تهران 10000/1 و عدد 555 و در سلماس 1000/2 و عدد 36 می باشد.ایشان سئوال خود را در تهران در بین دوزبانه های ترکی شروع کرده که

الف: والدین آنها ترک زبان بوده و در تهران متولد شده اند

ب: یکی از والدین آنها ترک زبان بوده است

پ: ترک زبانانی که مدت طولانی در تهران ساکن بوده اند .

اما در سلماس انتخاب خاصی نبوده است.

همچنین پرسش شوندگان ایشان در تهران از سه قشر مرفه(شمال شهر) ، متوسط (مرکز شهر) و فقیر (جنوب شهر) انتخاب شده اند.

دانشجوی دکترای دانشگاه سوربن در مورد جمعیت واقعی ترک زبانان ایران موفق به کسب آمار دقیق نشده و با توجه به آمارهای ارائه شده از طرف مراکز رسمی و دولتی و آمارهای غیر رسمی عددی بین ده میلیون تا سی میلیون را ارائه داده است ؛ اما ایشان با مراجعه به بعضی از آمار بدست آمده بین المللی رقم بین 14-17 میلیون را ثبت کرده است.

اولین سئوال ایشان در تهران و سلماس نام زبانی است که از پرسش شوندگان شده است.

پرسش شوندگان تهرانی و سلماسی نام زبان ترکی را که مورد سئوال آقای بوسنالی بوده چنین نامیده اند:

در تهران _

ترکی آذربایجانی ، ترکی آذری ، آذری ، ترکی

در سلماس-

ترکی آذربایجانی ، ترکی آذری ، آذری ، ترکی ، عجمی


عجمی نامی است که در بین عده ای از کردزبانان به ترکی اطلاق می شده است.
در سلماس 86% پرسش شوندگان زبان ترکی را زبان مادری خود می دانستند و 14% دیگر نیز که والدین غیر ترک داشتند زبان مادری خود را غیر از ترکی می دانستند.

در تهران در بین 146 پرسش شونده تهرانی که پدر و مادر ترک داشتند و یا یکی از والدین آنها ترک بود 74%زبان مادری خود را ترکی، و از تعداد 26% بقیه 21% فارسی و 4% نیز زبان مادری خود را گیلکی ،تالشی و یا لری می دانستند.

همچنین کسانیکه یکی از والدین آنها فارس زبان بود زبان مادری خود را فارسی می دانستند اما در بین پرسش شوندگان 2% نیز زبان مادری خود را ترکی می دانستند که والدینشان ترک نبودند.
در بین پرسش شوندگان در سئوال اینکه در چه مکانهای به زبان ترکی صحبت می کنید؟با توجه به درجه اهمیت اجتماعی استفاده از آن از کم اهمیت به پر اهمیت جواب چنین بوده است:


در سلماس : خانه محله بازار مدرسه اداره همه جا

۷۴ ٪ ۹۱ ٪ ۸۸ ٪ ۸۶ ٪ ۷۰ ٪ ۷۵ ٪

در تهران : ۸۱ ٪ ۴۹ ٪ ۴۸ ٪ ۳۳ ٪ ۲۸ ٪ ۲۶٪


در اینجا منظور از مدرسه "محیط مدرسه" می باشد و الا در بین پرسش شوندگان که آیا در کلاس درس به ترکی صحبت می کنید جواب همه آنها منفی بوده است.

29%از پرسش شوندگان تهرانی ترکی را فقط در خانه صحبت می کنند و 26% نیز آن را در همه جا صحبت می کنند اما 10%در هیچ جایی به ترکی سخن نمی گویند و 3%نیز گفته اند در همه جا به ترکی سخن می گوییم مشروط بر اینکه همه ترک باشند و یا در موقع لازم به ترکی حرف می زنیم.

در بین پرسش شوندگان سلماسی در سئوال اینکه آیا ترکی را تنها در خانه صحبت می کنید؟ فقط یک نفر به این سئوال جواب مثبت داده است.

با توجه به آمار داده شده در دو شهر نمونه تهران و سلماس استفاده از زبان ترکی بیشتر در محیط خانواده انجام می گیرد.در تهران تعداد استفاده کنندگان از این زبان در خارج از کانون خانوادگی و با توجه به اهمیت اجتماعی مکانهای عمومی به خصوص در بین نسل جدید کاهش یافته است !

در تهران بیشتر پرسش شوندگان خانه را محل مناسب برای استفاده از زبان ترکی می دانند و از صحبت کردن آن در مکانهای عمومی خودداری می کنند و بعضی ها هم حتی استفاده از آن را درمکانهای عمومی و رسمی رد می کنند!

از نظر آقای بوسنالی "دو زبانگی و یا دیگلوسی" در تهران به صورت آشکار مشاهده می شود اما دیگلوسی و یا رد زبان مادری را در بین ترک زبانان سلماسی نمی توان مشاهده کرد.
در سلماس در مکانهای عمومی تعداد صحبت کنندگان به زبان ترکی بیشتر از خانه است و این روند نشان می دهد علاوه بر ترک زبانان،کردزبانان و یا دیگر زبانان ساکن سلماس نیز در مکانهای عمومی به ترکی صحبت می کنند.

در سلماس فقط در مکانهای رسمی است که استفاده از زبان ترکی کاهش می یابد؛ آمار بدست آمده در سلماس نشان از موقعیت اجتماعی بالاتر زبان ترکی است اما این موقعیت در تهران به قدری ضعیف می شود که بعضی ها حاضر نیستند در هیچ جا به ترکی صحبت کنند!

با توجه به تحقیقات اقای بوسنالی می توان نتایج زیر را هم بدست آورد:

29% از تهرانی ها ی دو زبانه ،ترکی را فقط در خانه صحبت می کنند و از صحبت کردن آن در بیرون از خانه دوری می کنند و 10% نیز در هیچ جا به ترکی سخن نمی گویند.این آمار نشان از احساس حقارت 39% از ترک زبانانی است که تاب مقاومت در مقابل تحقیرها و توهین ها به زبان مادری را نداشته و باانکار زبان مادری و یا صحبت نکردن آن در بیرون خانه حتی با کسانیکه فارسی نمی دانند یعنی با آسیمیله کردن خود،در سنگر زبان فارسی پناه می گیرند!!

همچنین فارسی نامیدن زبان مادری خود توسط 70% از کسانیکه یکی از والدین آنها ترک می باشد نشان از احساس عدم امنیت در هویت ترکی و چسباندن خود به هویت فارسی می باشد.

در سلماس نیز در عین حالیکه نمی توان از دیگلوسی و یا رد زبان مادری صحبت کرد اما در بین 86% از کسانیکه زبان مادری خود را ترکی می دانند،فقط 74% آنها در خانه به ترکی صحبت می کنند یعنی 12% از این خانواده ها تحت تاثیر تبلیغات رادیو-تلویزیون،روزنامه ها و دیگر رسانه های فارس زبان آسیمیلهشدن را از درون خانه خود شروع کرده اند و در خانه با خود و با فرزندان خود به فارسی صحبت می کنند،اینان تحت تاثیر فشار روانی دست به این کار می زنند و این بدان معناست که در تهران آسیمیله شدن هم در خانه صورت می گیرد هم در خیابان،اما در سلماس این جریان از درون خانه ها شروع شده است!

سون ۲۳ / ۹ / ۱۳۷۹

.....................................................................................................
(1) به دستور رضا شاه در سال 1309 به جز زبان فارسی،تدریس بقیه زبانها

در ایران ممنوع شد.